-
اسباب کشی در خواب!!
جمعه 19 شهریور 1395 13:51
صبح ساعت شش و نیم بیداریدم و نمازمو خوندم و دیدم سرو صدا میاد! از پنجره دید زدم دیدم عههه همسایه روبرویی داره اسباب میکشه. یه ماشین گنده که معلومه از یکی دو ساعت پیش شرو کردن به پر کردنش چون نصف بیشترش پر بود. اغا بعدش گرفتم خابیدم که ای کاش این اشتباهو مرتکب نمیشدم! نشون به اون نشون که از لحظه ای که چشم رو هم گذاشتم...
-
و به تمیسی قسم!!
پنجشنبه 18 شهریور 1395 21:38
خب بریم ببینیم امروز چطور گذشت تا اینجاش! . دوسته خواهرم فایله داده هامو بهم برگردوند و دستش درد نکنه حداقل ده درصد کارامو جلو انداخت با این کمکی که کرد... مووچچکرررم دوسته خواهر و از همینجا برات بوس میفرسم هر چن که نمیبینی ولی انرژیش میرسه قطعن! ده تا یک ظهر هم یه کاره مسخره ای رو روی یک بخش دیگه از داده هام انجام...
-
پنجشمبه شهریوری
پنجشنبه 18 شهریور 1395 09:43
سلام سلام سلام صبح پنشمبتون بخیر و شادی اغا چه خنک بود امروز صب ساعت هش شش و نیم نمازیدم و خابیدم تا یه رب به هشت و بعدشم لباس پوشیدم و رفتم بیرون که نون بخرم. دیدین نزدیکه هر فصل که میشه بوی اون فصل میاد. من قشششنگ دو هفته ای هس که بوی پاییزو طرفای ساعت 5-6 حس می کنم ولی طرفه صبح پاییزو حس نکرده بودم که امروز اونم حس...
-
شروع یه روز خوب
چهارشنبه 17 شهریور 1395 09:55
سلام و صب بخیر چهار شنبه ، روزه خوب ، روزه زیبا، روزه فول انرژی صبح برا نماز خواب موندم. ساعت هف و نیم بیدار شدم و نیمساعتی تو تلگرام چرخیدم. توی یه گروه از بچه های دوران کارشناسی عضوم. یکی هس رو اعصابه. یه هفتس عضو شده و تنها سوالی هم که میپرسه از جماعت اینه که بچه داری؟! چنتا؟! انگار تنها کاری که تو زندگی میشه کرد...
-
سه شنبه ای که گذشت
سهشنبه 16 شهریور 1395 21:49
خب بیایم سر وقته خونه مجازیمون سلام عزیزان . امروز صبح طبق برنامه بیدار شدم و نماز و صبحانه هم که همچین یکم تعدی گردم و دو کف دست نون بربری خوردم همراه با پنیر و دوشاب... عجب معجونی میشن این دو تا با هم. امتحان کنین. پنیر و شیره انگور! با بربری! آژانس گرفتم و رفتم دان چون باس لبتابو و بند و بساط نهارمم میبردم. نمیدونم...
-
امشبم باز وقت خوابم دیر شد!
سهشنبه 16 شهریور 1395 01:26
با خودم قرار گذاشته بودم شبا دیرتر از 12:45 نخوابم دیگه ولی دو شبه دارم دیرتر می خابم و این خوب نیست . امروز از صبح خونه بودم و کارایی که کردم نتیجه عملی ملموسی نداشت ولی کارایی بود که باید انجام میشد. . خانوم مسئوله هم گفتش به سیستم سالای قبل دسترسی نداشته و قراره فردا از مسئوله آی تی بخاد ببینه اون میتونه کاری کنه...
-
دوشنبه سرنوشت ساز!
دوشنبه 15 شهریور 1395 08:39
امروز خانوم مسئول دیروزیه بهم جواب میده که بلخره این فاز اخرم قابل اجرا هس یا نیس.... خدایااااا لطفن هر آنچه خیر است پیش پامون قرار بده آمین عوا راستی صب بخیرررر صب بخیر بلاگ اسکای صب بخیر خواننده ها ساعت شش و نیم صب بیدار شده و نمازیدم...وسط نماز شک کردم که نیت کردم قبل شروع یا نه!! ولی از اونجایی که من کلا ادمه...
-
خستمه :/
دوشنبه 15 شهریور 1395 00:28
ینی الان کیا بیدارن؟ من معتقد به خواب شبه به موقع هستم . یعنی به نظرم دقیقا الان دیگه وقت رفتن به رختخوابه. خواب بموقع در شب باعث میشه صبح ادم با انرژی بیشتری از خواب بیدار شه...تازه دوره چشای ادم هم گود نمی افته و سیاه نمیشه! . امروز عصر سه ساعته تموم جون کندم فقط برای روشن شدنه یه مساله تو داده هام! البته قبول دارم...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 14 شهریور 1395 13:13
سلام علکم خب از دیشب بگم که رفتم بیرون و برگشتنی یه وایت برد خریدم و اوردم روش برنامه زمان بندیه رویاییم! رو نوشتم . میگم رویایی چون واقعا خیلی استاد راهنمام بایس باهام همکاری کنه تا واقعا بتونم طبق برنامه پیش برم و متاسفانه ایشون این اواخر خیلی نسبت به من در مورد تزم کم لطف شدن قبلنا که ایران بود خیلی خوب وقت میزاشت...
-
اول ذیحجه
شنبه 13 شهریور 1395 19:17
امشب اول ذیحجس چه ماه قشنگیه دو تا عید توشه میگن دعا کنیم دعاهامون می گیره کاش توش پر از شیرینی و اتفاقای کوچولو کوچولوی خوشال کننده باشه برامون...برا هممون . هم برا من که می نویسم و هم برا شما که می خونی خدایا ما درسته دلمون خوشالیای درشت درشت می خاد ولی با همین ریز ریزا هم کلی باس خودمون حال می کنیم پس لطفن مث همیشه...
-
خواننده های خووووبم!
شنبه 13 شهریور 1395 18:18
وای چقد خوبه ادم وبلاگش خواننده های خوب خوب داشته باشه...چقد کیف میدهههههه. البته من سه تا دوسته وبلاگی بیشتر ندارم فعلا - بزکوهی جون- ماتریش جون- و اقای الف جان! (جون زیادی خودمونیه اغای الف هم که بلخره خیلی بزرگتر از مان و اینا ) و دوستانه غیر وبلاگی (منظورم ندا جون و شادی جونه فعلن که اونام از وبلاگه بز کوهی جون...
-
تمدید قرارداد خونه
شنبه 13 شهریور 1395 08:56
همین چن دقه پیش صابخونم زنگید میخاد بیش از نصف پول پیشو پس بده و بکشه رو اجاره ...کلی خواهش ازش کردم که یک سوم مبلغ رو فقط پس بده و بقیش پیشش باشه. تازه با همونم کلی میاد رو اجارم و فک کنم اجارم بشه طرفای هشصد تومن ظهری باس برم بپرسم از چنتا بنگاهی ببینم به ازای یه ملیون چقد اجاره میگیرن. پارسال اینموقع که سی تومن بود...
-
شنبه شروع هفتس!!
شنبه 13 شهریور 1395 08:34
شنبه شروووع هفتس وخته تلاش و کاره یکشمبه و دوشمبه هر کسی کاری داره دیروز رو مقاله زپرتیه باز کار کردم و امروز دیگه نهاییش می کنم...کاریش نمونده ...قول میدم میخام یه وایت برد بخرم بزنم تو حال و جدول زمان بندیمو روش بکشم و خلاصه جلو چشم باشه همش بلکه یکم بیشتر غیرت کنم امروز میزنگم به خانوم مسیولی که قراره برم پیشش برا...
-
جمعه فول استرس
جمعه 12 شهریور 1395 11:13
اوله صبحی با کلی استررس و یا شاید بهتر بگم هیجان زایی از طرف خواهر جان بزرگه شروع شد. پیرو صوبتای قبلیمون که من هر چی زودتر باس دفاع کنم و اینا... زنگیده میگه مقاله دومتم تا عاخره شهریور اوکی کن بره! یاداور شد که بعد عید ان ت خ ا ب ا ت ه و نباس بزاری کارای جذبت بخوره به اونموقع ها...راستم میگه خب از اونورم صدای جیغ...
-
صدای اذان!
پنجشنبه 11 شهریور 1395 20:07
دارن اذان میدن و من عاشق صدای اذانم. هر کدومم یه حس خاصی داره ! اذان صبح رو که میشنوم ته دلم غنچ میره که اونوقته صبح یهو بیدار شدم! اذانه ظهر بهم میگه نصف روز گذشت نصف دیگش موند و اذانه عصر یه حس خاص دلتنگی برام میاره تا یه حدی امروز تونستم کارامو پیش ببرم ولی نه اونطور که میخاستم! شیم آن می! من همونیم که برنامه ریزی...
-
پنشمبه شهریوری
پنجشنبه 11 شهریور 1395 09:58
خب ساعت نه و 45 دقه روز پنشمبس و من صبونه خورده اومدم نشستم جلو لب تابم تا کارامو شرو کنم و قبلشم این پست رو بزارم. عاخیششششش ساعت هشت و نیم بیدار شدم و با پاپی که بهم زنگیده بود صحبتیدم و بعدش جا یخی یخچالمو که از دیشب اف کرده بودم تمیس کردم. خوب شد گوشتا کامل یخ زدایی نشده بودن وگرنه مجبور بودم بندازمشون دور! خب...
-
اولین یادداشتم
چهارشنبه 10 شهریور 1395 09:13
این اولین یادداشتمه بعد از یک روز تلخ اینجا قراره از غصه هام و خوشی هام ، استرسهامو و آرامش هام ، شکست ها و موفقیت هام و دل بستنها و دل بریدنهام ، گذشته و حال و آیندم و .... بنویسم . خدا کنه که شروع این نگارش برام خوش یمن باشه...آمین