ملی و حرفهای دلش

اینجا خودمم! همین

ملی و حرفهای دلش

اینجا خودمم! همین

و به تمیسی قسم!!

خب بریم ببینیم امروز چطور گذشت تا اینجاش!

.

دوسته خواهرم فایله داده هامو بهم برگردوند و دستش درد نکنه حداقل ده درصد کارامو جلو انداخت با این کمکی که کرد... مووچچکرررم دوسته خواهر و از همینجا برات بوس میفرسم هر چن که نمیبینی ولی انرژیش میرسه قطعن!  ده تا یک ظهر هم یه کاره مسخره ای رو روی یک بخش دیگه از داده هام انجام دادم که میدونم خیلی کاره بیخودی بود ولی برا چک کردنه یه چیزایی بعدن لازمم میشه!

.

برا نهار قیمه پلو پختم بدین سان که پیاز خرد کردم و با گوشت چرخی و انواه ادویه و بدون روغن با رب سرخ کردم - اینجوری پیازا بدلیل نبود روغن خوشگل سرخ نمیشن ولی خب خوشگلیه خودم واجب تر از خوشگلیه پیازاییه که قراره بره تو معدم ! واللا! بعد لپه رو هم جدا ابپز کردم و قاطوندم با گوشت و پیاز و گذاشتم کنار. سه تا پیمونه کوچولو برنج هم کته کردم اونم بی روغن و بعد با این مایع گوشتی قاطوندم و گذاشتم دم بکشه یه دور و بعد سه تیکش کردم و دو تیکشو گذاشتم تو فریزر برا طول هفته. یه قسمتشم با پوره فلفل تند و سیر ترشی و یه تیکه پیاز و چند تیکه گوجه خوردم  البته فکر کنم یکم بیشتر از اونچه که باهاس خوردم! عب نداره عوضش تا خوده الان هیچی دیگه نخوردم!

.

تا پنج و رب خوابیدم و بعد پاشیدم!  دیدم عرق کردم چه بهتر که برنامه تمیسی رو استارت بزنم! چقد تمیسی خوبه عاخه!  اول رفتم دسشویی رو شستم و سفید کننده هم زدم و دمپایی ها رم با پودر شستم ... باز یادم رفت بوگیر بخرم اه! ...بعدش کف اشپزخونه رو شستم با پودر ...تمیییسسسس...بعد چن تیکه لباسامو شستم و بعدم شخصه شخیصمو شستم و حینه شستنه خودم تو حموم نمیدونم چرا ذهنم رف به سمت روزه دفاعم البته این روزا زیاد بهش فک میکنم که چکارا بکنم و اینا... خدایا ینی میشه تا عید دفاعمو کنم و تموم شه؟ وااای انقد میترسم بیوفته برا ماه رمضون...متنفرم از اینکه دفاعم ماه رمضون باشه...عاخه کلی برنامه دارم برا پذیرایی!  کلا دفاعه ماه رمضونی خیلی ضایعه. ملت گشنه و تشنه میان میشینن و هیچ هیجانی نداره جلسه دفاع! خلاصه از حموم پریدم بیرون و لباسامو پهنیدم و به مدت 45 دقه با خواهر بزرگه و مامان خانوم صحبت کردیم و یه چن نفرو فوش دادیم و خودمونو بدین سان خالی کردیم بعدشم یه قهوه دم کردم و دو تا هلو انجیری و نصفه موز هم تیکه کردم که الان قراره بخورم. جا شما خالی!

.

استاد راهنما نوشت: خععععلی نامردی جوابمو نمیدی خعععلی

.

فعلا برم که نمازمم مونده...شب قشنکی داشته باشین... به چیای خوف خوف فک کنین که خوابای خوف خوف ببینین

نظرات 2 + ارسال نظر
شادی جمعه 19 شهریور 1395 ساعت 02:23

سلام
آدم کیف میکنه از فعل هایی که بکار می بری: قاطوندم- پاشیدم - پهنیدم
خدا بگم چیکارت نکنه ملی

سلوووم ...کیف کن کیف کن

محمد الف پنج‌شنبه 18 شهریور 1395 ساعت 22:09

شب بخیر کوچولو....
آروم بخواب خوابهای رنگی ببینی جمعه ی قشنگی برایت آرزو می کنم

موچکرررررم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد