ملی و حرفهای دلش

اینجا خودمم! همین

ملی و حرفهای دلش

اینجا خودمم! همین

یه پست کوتاه

سلام بچه ها

خیلی وقته ننوشتم و پیام ندا ترغیبم کرد که خیلی کوتاه بنویسم .

یه معذرت به همه دوستای مجازی که میان و سر میزنن و میبینن که خبری اینجا نیست.

.

بشدت مشغول کار کردم خودم رو و برای فرار از غصه و اندوه سره خودمو با کار گرم می کنم

البته از طرفی هم پروژم به مراحل نهایی نتیجه گیری داره نزدیک میشه و باید شبانه روزی کار کنم.

.

تقریبا دهم مهر اینا بود که برا یه سفر تفریحی رفتم تهران و از اونموقع تا اواخر ابان درگیر یه رابطه عاطفی بودم که می دونستم سرانجامی هم نداره! ولی خب بعد حدود یک دهه خواستم دره دلم رو دوباره باز کنم که چشمتون روز بد نبینه ای کاش دستم می شکست و قفل در قلبم رو وا نمیکردم!

اواخر ابان همه چی تموم شد به راحتی اب خوردن و من موندم و یک روح زخمی که سه هفته اخیر باعث شد حتی جسمم هم زخمی بشه و یه مرض عجیبی گرفتم که اخرش نه دکترا فهمیدن چی بود نه خودم! هر چی بود به خیر گذشت و خودم فکر میکنم فشار کار از یه طرف و فشار روحی و عاطفی شدید این قضیه از یه طرف دیگه بشدت ضعیفم کرده بود و خودش رو به صورت التهاب تو چشمام و بعدم پوف کردن غده لنفاوی زیر گوشم و بعدترش سردردهای شدید و بعدم کیستهای کوچیک لوزه در گلوم نشون داد!!! بدون هیچ اثری از سرما خوردگی.

هر چیه بهرحال دارم دوره نقاهت روحی و جسمیم رو میگذرونم و امیدوارم زودتر فکرش از سرم خارج بشه کامل.

.

راستش با داستانی که پشت سر گذاشتم خدا رو بیش از پیش شاکرم که نعمت لذت بردن از تنهایی رو بهم داده! تنهایی قطعا خیلی خیلی بهتر از جفت بودنه در این دنیایی که تقریبا همه دارن برا هم فیلم بازی می کنند و بهم دروغ تحویل میدن و خیانت می کنند.

.

بشدت تحت حملات ادمهای گداگشنه ای هستم که از بازار داغ بازیهای سیاسی قبل ان.ت.خابا.ت  نون میخورن! ولی امیدم به خداست و میدونم که همشون در نهایت روسیاه می شند و پیروزی با ماست. منظورم از ما من و دوستانی هست که ارزو داریم این مگا پروژه به نتیجه خوبی منجر شه.

.

دوشنبه یعنی دیروز سال مادرم بود و فقط رفتیم سر خاک و من و بزرگه تو محل کارمون حلوا پخش کردیم. جمعه میریم سر خاک و اعلامیه دادم چاپ کنن برا دومین سالگرد. لطفا اگر دوس داشتید یه صلوات یا فاتحه برا مادرم بخونید.

.

الانم میرم یکی دیگه از فتنه هایی که بر علیهم می خوان برپا کنند رو خنثی کنم تا قبل خواب!!! بساط داریم با جماعت خائنین... باور کنین اگر دستشون میرسید و قانونی نبود سرمو میبریدن میزاشتن رو سینم!

.

مراقب خودتون باشید و فعلا خدافظ

نظرات 5 + ارسال نظر
ندا الف یکشنبه 29 بهمن 1402 ساعت 22:14

دوست ندیده ی خیلی عزیز سلام
حالت بهتره؟
گاهی برای جستن از خطر و بدی هایی که قرار بوده درش غرق شیم باید خوشحالی کرد و شکرگزار بود
در پناه خدا باشی ملی

سلام ندا جون
حرفت حقه
ممنونم ندا جون... مراقب خودت باش تو هم

ویرگول چهارشنبه 25 بهمن 1402 ساعت 11:08 http://Haroz.blogsky.com

دختر جان خوبی؟
زیاد می شه فاصله نوشتنت نگرانت می شم

سلام. خوبم ویرگول جون ...خوبم

ندا الف یکشنبه 15 بهمن 1402 ساعت 14:32

سلام عزیزدلم بشدت نگرانم کردی امیدوارم هرچه زودتر حالت خوب شه و خبر سلامتیت رو بهم بدی
راستش من بعد از اون پیام خصوصی نتونستم ایمیلم رو باز کنم و اگه پیامی گذاشتی ندیدمش
درمورد قضیه عاطفی واقعا خیلی حرف دارم ولی نمیدونم چطوری بگم متاسفانه خیلی اوضاع خیطه و معتقدم تنهایی واقعا بهترین و عالی ترین موقعیته
ملی جون از حال خودت بی خبرمون نذار
لطفا لطفا با این اراذل درنیفت

سلام ندا جون
از نظر جسمی خوب شدم و از نظر روحی هم خوبم یعنی بهترم. ببخش نگرانت کردم.
ملی عقابه تنهاس اراذل هم سره جاشونن و تیرهاشون به سنگ می خوره خوشبختانه
یکم دیگه طاقت بیارم تمومه
دو ماه دیگه :)
مرسی از پیامت. خوشحال شدم دیدمش

آفرین پنج‌شنبه 5 بهمن 1402 ساعت 03:59

سلام عزیزم
چطوری؟ بهتر و آروم تر شدی؟
مرسی ک نوشتی و از نگرانی درمون آوردی.
انقدر زیاد اومدم و خبری نبوده ک تعدادش از دستم در رفته
الآنم خوابم نمی‌برد، فکرت افتادم و در اوج ناامیدی از پست جدید ، گفتم حالا یه چک بکنم ....
امیدوارم دلت آروم باشه عزیزم و بهترین هو باید خ گرم ک دست از تلا:ش برا زندگی و اهدافت برنمیداری:بوس
مهم همین ادامه داده:
مراقب خودت باش عزیزم

سلام افرین جون
یه روز بهتر و یه روز بدتر می شم افرین...ولی میگذره بالاخره
ببخشید که منتظرت گذاشتم
اره مهم اینه ادامه بدیم...جرات ادامه دادن و دووم اوردن مراقب خودت باش افرین جونم

ویرگول پنج‌شنبه 28 دی 1402 ساعت 01:19 http://Haroz.blogsky.com

چه خوب که نوشتی دختر بد
چشممون خشک شد به اینجا
الهی عزیزم، چقدر ناراحت شدم از اتفاقی که افتاده
امیدوارم هر چی زودتر هم جسمت و هم قلبت التیام پیدا کنن
خدا رحمت کنه مامان رو و روحشون قربن آرامش

ببخشید دیر نوشتم
و ممنون که بیادمی
مرسی ویرگول....کلا من نباید ورود کنم به این مقوله! اخرش جز دلشکستگی چیزی نیست.
خدا عزیزان شما رو هم در پناه خودش حفظ کنه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد