ملی و حرفهای دلش

اینجا خودمم! همین

ملی و حرفهای دلش

اینجا خودمم! همین

برگشت از ماموریت

ساعت 5 صب رسیدم ولایت و جم و جور کردم و دوش گرفتم و رفتم سر کلاس و از همونجام دوباره برگشتم خونه و خوابیدم تا دو ظهر اینا . البته وسطاش چنباری بیدار شدم ولی از جام کنده نشدم. رو مبل میخابم وختی استریل نیستم!

صبحم صبونمو تو ستاد خوردم. شانس اوردم دعوتم کردن وگرنه صبونه نبرده بودم! نیمرو خوردم با سنگک خوشمزه. یه کلوچه فومنی داشتم که چار نصفش کردم که اونام با چای کلوچه منو بخورن.

.

دو دور ماشین برام لباس شسته و الانم دور سومشه. ساعت هفت و پنج دقه عصره و من یه مشت زالزالک که نمیدونم ی خریدتش رو خوردم و نشستم پای لبتاب که وقتمو بگذرونم.

.

دلم برا مادرم تنگ شده... من ادمه ذاتا غصه خوری هستم! شایدم این دلتنگی دلیلش همینه. همیشه باید دلیلی برا غصه خوردن داشته باشم.

نظرات 2 + ارسال نظر
خواننده قدیمی سه‌شنبه 24 آبان 1401 ساعت 23:37

سلام به ملی خانوم فعال و باهوش.‌
اومدم یه سلامی بدم همینطور کلی آرزوی خوشالی و سلامتی برات دارم.

سلام خواننده قدیمی
موچکرم از خوبیت
مرسی بهم سر میزنی

آفرین سه‌شنبه 24 آبان 1401 ساعت 21:45

قربون دل تنگ و غصه خورت بشم من...
ذات آدمی گره خورده با غم و غصه و دلتنگی...
کاریشم نمیشه کرد
فقط باید یاد بگیریم بپذیریمش و مسالمت آمیز با هم زندگی رو پیش ببریم و جلو بریم و ادامه بدیم..‌
یعنی تنها کاری ک میشه کرد اینه که بپذیریم زندگی پکیجی از غم و غصه و شادی، سختی و آسونی، گریه و خنده، بالا و پایین و بد و خوب با همه...
درسته ک تو این ترکیب اندازه غم و سختی و ... بیشتره، ولی هنر اینه(در واقع تنها راهمون اینه)ک یاد بگیریم این پکیجو هندل کنیم و ب همه‌ قسمتاش ب اندازه بپردازیم.. گریه کنیم و بخندیم.. سختی بکشیم و لذت ببریم ،بگذریم و بگذرونیم..
قلب و بوس و بغل و عشق بهت دوست قشنگم

سلام افرین جون
عاره راس میگی خب حرفات حرفه حسابه
ممنونم ازت دوسته خوبه وبلاگیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد