ملی و حرفهای دلش

اینجا خودمم! همین

ملی و حرفهای دلش

اینجا خودمم! همین

اخرین تابستونه 1401

سلام

نصف سال گذشت و موند نصف دیگش

اولین سالی بود که بدون مادرم شروع شد و به نصفه رسید

.

چقدر رنگ تاریکی و غم داره همه چی این روزا...تا دیروز عصر با اینستا وضعیت رو رصد می کردم که اونم قطع کردن.

خیلی سخت و درد اوره ... اینکه اعت.را.ضا.ت رو ببینی و اقلیت ادمهایی که برای خاطر حقوق بحق یک انسان فریاد می زنن و نتونی کاری بکنی...حرفی بزنی و چیزی بگی... دیروز یه دوست بهم گف تا دو ماه استوری و اینا وحتی پست علمی هم نزار تو اینستات!! اگر این وضعیت اسمش خفقان نیست پس چیه؟

.

خستم...از دیدن اجحاف ها خستم...از دیدنه بی لیاقتی ها در این سیستمی که توش کار می کنم خستم... از دیدن جناح بازیها و کثیف کاری ها....خیلی خستم


نظرات 2 + ارسال نظر
بهاره جمعه 1 مهر 1401 ساعت 10:23

عزیزم خسته نباش. زندگی یه مسیره که باید ازش رد شد
درسته بد میگذره اما میگذره
در طول تاریخ همیشه این چیزها وجود داشته
آواز دهل شنیدن از دور خوش است همه جا گرفتاری و کمبود و ‌... هست
مسیر بعدیمون ان شالله آباد باشه

mike پنج‌شنبه 31 شهریور 1401 ساعت 17:12 http://insine.blogsky.com

اندکی صبر سحر نزدیک است
شایدم نه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد