ملی و حرفهای دلش

اینجا خودمم! همین

ملی و حرفهای دلش

اینجا خودمم! همین

ملی تون نزدیک بود از دس بره :/

سلام خوبین؟

منو از پشته میزه دفترم میشنوفین

همون دفتره بی پنجرم

.

از روز تعطیلی که یه شمبه بود یه حالتی بودم. سام سینگ ایز رانگ بودم! انگار سینم سنگین شده بود. ااااه که میکشیدم اخرش گاهی سرفم میومد....خعلی گرخیدم! صبحشم خستگی زیادی داشتم و خلاصه که دوشمبه و سه شمبه رو نیومدم اداره و موندم خونه. خودمو بستم به ابمیوه و ویتامین و سوپ و غیره و ذالک. دوشمبه هم به دکترم زنگولیدم و شرح ماوقع دادم. گف ادالت کولد و اینا بخور و  اگه تا اخره هفته علایمت شدیدتر شد پاشو بیا اسکن...

.

الان؟ شکر خدا بهترم! هنوز حالت نرمال ندارماااا ولی اولا بهترترم و دوما شدیدتر نشده علایمم. یحتمل چاییده بودم. دیه امروزو اومدم اداره...گفدم حرف پشت سرم درنیارن! ولی دو تا ماسک زدم! خب هم اتاقی هم ندارم و با کسی هم مواجهه ندارم. فردا و پس فردام که تعطیلیم خدا رو شکر. همین دیه!

.

این دومین باریه که خطر از بیخ گوشم رد شده! یه بارم اردیبهشت عجیب غریب شده بودم!

.

این چن روز دپرس هم بودم یکم...دیگه نمیدونم اثره احوالات جسمیم بود یا چی...ناامید و دپرس...الان بهترم...خدا رو شکر...واقعا شکره خدای مهربون...همین که حواسش بهمون باشه بسه...با بنده هاش بالاخره یه طوری ادم تا میکنه...یه روزی همه چی درست میشه...یه روز خوب میاد بالاخره :)

.

برم برسم به کارام یکم....مقاله بزرگه رو سابمیت کردم...خدا کنه ریجکت نشه و بپذیرنش...موند نگارش بحث مقاله خودم....ایشالا اونم کلکشو یکی دو روزه میکنم.

نظرات 3 + ارسال نظر
ویرگول شنبه 10 آبان 1399 ساعت 15:55 http://Haroz.mihanblog.com

رمزی نیومده ها. من هیچ کامنتی ازت ندارم عزیزم

عه....خصوصی برات فرستیدم ....خب ببین همینجا برات رمزو لینک رو میزارم:
meli.mahtabi

اینم لینکشه کپی پیست کن

https://melijoon.blogsky.com/1395/10/15/post-145/%d9%88%d8%ae%d8%aa%db%8c-%d9%85%d9%84%db%8c-%da%a9%d9%88%da%86%da%a9-%d8%a8%d9%88%d8%af

ویرگول جمعه 9 آبان 1399 ساعت 23:03 http://Haroz.mihanblog.com

الهی شکر که چیزی نبود
بیشتر مواظب خودت باش.انقدر که از خودت کار می کشی اینطوری ضعیف می شی.

اره شکر
ولی هنوز حالته نرمالمو پیدا نکردما
مراقبم ...میدونی فک کنم از نظر روحی هم یکم مریضم...کاش کار کردن باشه فقط...من راضیم به کار...بیشتر استرسه که اذیتم میکنه
مرسی ویرگول جون
راستی رمزو برات گذاشتم تونسی بخونی پسته وختی ملی کوچک بودو؟

آفرین چهارشنبه 7 آبان 1399 ساعت 21:12

وااایی دختر این چ عنوانیه نوشتی! حالم دگرگون شد تا دیدم
سلام
الهی شکر ک بهتری خوب استراحت کن, حسابی تقویت کن و خیییلی مراقب خودت باش. ایشالا ک طوری نیست و سرماخوردگیه
آبجی وسطی چی، بهتر شده؟؟
مثل همیشه آرزو میکنم تو کار و بار و زندگی شخصیت موفق و پیروز و عالی باشی، ب اهدافت برسی، حس رضایت درونی و ارامش داشته باشی، و دلت شاد و لبت خندون باشه:
ما رو از حال عمومیت بیخبر نذار، وگرنه فکرم پیشت میمونه
فهههههلا

واقعنی خوب نبودم
ببشخید که نگران شدین
عاره همش در حال تقویتم...بزرگه هم دستش درد نکنه
وسطی نه هنو...اون واکسن انفولانزا هم زده بود و شاید انفولانزا گرفده. در حال استراحته.
قربونت برم....مرسی از همه دعاهای خوبت...اون ارامش و رضایت درون رو خوب اومدی...فک کنم این روزا از اون نظر هم صدمه دیدم که باید ریکاوری کنم خودمو

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد