ملی و حرفهای دلش

اینجا خودمم! همین

ملی و حرفهای دلش

اینجا خودمم! همین

یادداشت نمیدونم چن!

اغو سخته خو تعداد یادداشتا! باس برم برم باز کنم صفه رو! فعلن تعدادو در عنوان تعطیل میکنیم

سلوم دیروز چ هل هلی اون پسته رو نوشتم!ووووی

از اینجا که رفدم  تو راه بمناسبت ولنتاین هشتا دونه باقلوا خریدم 12 تومن!چ خبره؟!!! هش تا اوچولو اوچلو! رسیدم خونه دیدم بزرگه داره ظرف میشوره طبق معمول وسطی هم طبق معمول خابه دیه تا بکنم لباسامو و یه جیش برم و یکم با بزرگه بحرفم شد 5 و نیم اینا و پریدم حموم و بعدم نمازمو که دقه اخر خوندم و تا درازیدم بخابم دیدم زنگیدن! فمیدم بابامه ...گفته بودم یکم خرید کنه. دیه رفدم خریدارو ازش تحویل گرفتم و دوباره اومدم خابیدم تاااا هش...بیهوش شدم ینی! یه بسته از این قرص وِل وومن ها باس بگیرم . خیلی کار دارم تا اخره سال و باس انرژی بگیرم.

دیه پاشدم و تا چای بیارم با باقلوا بخوریم و یکم بحرفیم شد نه و رب و رفدم یکم کار علمی کردمو خودمو و پاپی و مامی و خاهرا رو ثبت نام کردم اینترنتی برا کارت ملی هوشمند تا 11 و بعدش نهار امروز رو که رتتویی معروفه خودمه و قبلن دیدینش رو بار گذاشتم و نمازمو خوندم وتا یه رب ب یک نشستم و بعدم لالا.

نوبته کارت ملیمونم زدم برا 5 فروردین 97 که سرمون خلوت باشه. تا اخره سال شلوغیم.

.

یادمه پارسالا هر وخت از خاب پامیشدم خدا رو شکرر میکردم و بعد از جام بلند میشدم...خیلی وخت بود گذاشته بودم کنار شکرگزاریه اول صبحو! از دیروز دوباره شرو کردم. باشد که رستگار شوم. حس خوبی میده ب ادم...یه جور انرژی مثبت.

.

صب بیس مین به هفت پاشیدم و هی زنگ میزد هی تمبلیم میومد پاشم تا بلخره بزرگه اومد بیدارم کرد. لقمه نون پنیر سنگکمو با فلفل دلمه ی توش و گردو برا خودمو خاهر بزرگه گذاشتم و ارایش و پیرایش و قبلشم که موال تا بیایم ماشینو بیاریم بیرون و سوار شیم بیایم شد 7 و 35 و دیه قبل یه رب به هش انگشت فشانی کردم! البته ساعت انگشتمون هشته صبحه ولی خب چون هوا سرده و من با خاهریا میام دیه بر اساسه ساعت اداریه اونا کار میکنیم!

.

الانم دارم با چای صبونمو میخورم. خوبیه اینجا اینه که تا میای چایی هس! خیلی زحمتکشه اقای ابدارچیه اینجا و خیلی مهربون. با شخصیته اصلن. خلاصه اینجوریا.

امروز کلاس زبان هم دارم بعد نزدیک دو هفته . هیچیم نخوندم. و وخت هم ندارم تا ظهر بخونم میخام رو کارگاهم کار کنم. حالا بریم ببینیم چی میشه کلاسه امروز. این گارگاه از سرم رد بشه کاره واجب بعدی تکمیل پروژه بالتازاره. خدا کنه اینجا سر کار خیلی کاره سنگین بهم ندن بعده دوشنبه. که هم بتونم به زبانم برسم هم پروژه بالی!

.

خو دیه بریم سر کارمون...دوسه تون دارم هوارتاااااااااااا

نظرات 1 + ارسال نظر
مرغ آمین پنج‌شنبه 26 بهمن 1396 ساعت 15:14

به به ملی خانم زرنگ خدا قوت!

قربونت آمین جونم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد