ملی و حرفهای دلش

اینجا خودمم! همین

ملی و حرفهای دلش

اینجا خودمم! همین

یادداشت 301

میگن نمیشه واقعن اینده رو پیش بینی کرد! راس میگن!

از وختی پست گذاشتم تا الان اول یه دوش گرفدم! بعد لباسامو انداختم ماشین. بعدتر کته گذاشتم ! ربه خورش رو که اضاف کردم و داشتم سالادو اماده میکردم که پاپی زنگید و از ایفون دیدم کباب عاورده!

هیچی دیه الان کبابه رو گذاشتم کنار بخاری گرم بمونه و منتظرم خاهریا بیان که بخوریم! خورشتم میزارم برا فردا که نخام اشپزی کنم. و یه پست یکی تو اینستا گذاشته  و کنار دریا فیلم گرفته و صدای اب دریا و مرغای دریایی! گذاشتم گوشی رو یه کناری و این صداها دارن پخش میشن...برم ببینم تا اینا میان میتونم چنتا پاور بسازم یا نه :)))

نظرات 1 + ارسال نظر
رضا شنبه 11 آذر 1396 ساعت 16:01

فلسفه و درمان سرطان

سرطان را کودتای سلولی بر علیه کل بدن انسان تعبیر نموده اند . در واقع مثل ظھور امپریالیزم در یک
نقطه از بدن است که کل بدن فرد را تحت سلطه خود گرفته و استثمار میکند و ھلاک می سازد . به
مانند انباشت ربائی سرمایه در یک گوشه از جامعه بدن انسان است که کل بدن را غارت میکند و به
تحلیل می برد . سرطان نماد امپریالیزم جان بشر مدرن است و لذا یک بیماری عصر امپریالیزم است و
امروزه حدود نیمی از مرگ ھای غیر طبیعی بواسطه انواع سرطانھا رخ می دھد و یکی از امراض
عمومی بشر مدرن است . سرطان یک بیماری حاصل روح و روان و جان بشر است و لذا با جراحی
غده سرطانی یا بمباران آن بواسطه شیمی درمانی و اشعه رادیواکتیو ھم از بین نمیرود . سرطان
حاصل یک نوعی خاص از اندیشه و نگرش و زیستن است و حاصل اراده به قدرت اقتصادی میباشد
و نتیجه حرص ربائی برای ثروت اندوزی می باشد . در لفظ قرآنی سرطان حاصل اشد تکاثر پرستی
بشر است یعنی عدد پرستی و کمیّت پرستی . سرطان حاصل عصر حاکمیت حساب و ریاضیات بر
روان بشر است . در یک کلام سرطان بازتاب کثرت پرستی بشر است که به دو صورت پول پرستی و
شھرت پرستی بارز می شود .

از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی جلد اول ص 176


خو حالا که چی بشه؟!؟؟؟؟؟ نهههه واقن؟!؟؟؟ برا اولین بار اومدی تو وبلاگه نازنین من نظر دادی اونم شونصد خط که تو هر خطش ده بار گفته سرطان سرطان سرطان....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد