ملی و حرفهای دلش

اینجا خودمم! همین

ملی و حرفهای دلش

اینجا خودمم! همین

یادداشت249...روزی که به بطالت گذشت

سلام...امرزو کاملا به بطالت گذشت و حتی یه خط هم کاره علمی نکردم تنها کاره مثبتم پخته رتتویی بوده! 

ینی هیییییچ کاره قابل عرضی انجام ندادم! اومدم نکته کلیدی پخته یه رتتویی یا همون یتیمچه رژیمی خوشمزه رو بگم و برم. من چن بار سعی کردم رتتویی خوشمزه درست کنم ولی هر بار نشده! این بار تنها تفاوته کارم با دفعات قبل این بود که اسلایسی کردم سبزیجاتو. ورقه های نازک بریدمشون. اینجوری طعمشون تو هم میره و خوشمزه تر میشه و واقعنم خیلی خیلی خوشمزه شده بود:


دو تا کدو و دو تا بادمجون و یه پیاز و سه تا قارچ توپولو و بامیه و فلفل ...حواستون باشه فلفل سوراخی چیزی نداشته باشه چون اگه تند باشه غذا رو تند میکنه . اون پشتی که اخره صف هس هم دو تا گوجه درشته که رنده کردم و توش نمک حسابی و زردچوبه و زیره سیاه و زنجبیل ریختم

بعد که بادمجونامو نمک زدم و زهرابشون گرفته شد شستمشون و دو لایه چیدم تو قابلمه . لایه اول رو روشو پوره گوجه ریختم و لایه دوم نیز هم . اینجوری:

.

پختش هم بیس دقه اینا طول کشید. اب هم یه استکانه کوچولو ریختم نه زیاد. این شد یه نتیجه محشر که با یک سومه نون باگتو لیمو خوردم.ها راستی اب نصفه لیمو رو هم پاچوندم رو غذا موقعه پخت:

.

وع اینم نمایه قرطیانه غذام! :

.

بعدشم که نمازیدم و خوابیدم و دوشیدم و طرفای هفت چای تازه دم کردم و این زیری رو خوردم و نصفه موز و یه شلیل و یه الو درشت و یه دونه دیگه از همین کلوچه ها :

حسنه ختامه پرخوری های امشب هم این بود که نصفیشو پریروز خورده بودم و نصفیشم الان همین ده مین پیش کلکشو کندم...البته دیگه شام نخورم !


.

رییس موسسه هنو جوابه ایمیلمو نداده. به منشیش صبح زنگیدم و گفتم میخام نتیجه جلسه رو بدونم. گفدش بزنگ امور اداری. زنگیدم و گفدن تو صورتجلسه چیزی ننوشته . حالا یا مطرح نشده  درخواستت توی جلسه یا هم مطرح شده و موافقت نشده. دوباره زنگیدم به منشیه و گفتم یه وخته ملاقات بهم بده و شمارمو گرفت و چنبار هم گف چشم چشم! ولی خبری نشد. بهش گفدم حتی اگه وخته ملاقاتم نخاست دکتر بهم بده لطفن بهش بگو ایمیلمو پاسخ بده...باز گف چشم!  :/  یکی از هم رشته ایهام شوهرش تو این موسسه هیات علمیه و اونم مث من تازه فارغ شده. حدس میزنم اونم داره تلاش میکنه برا موسسه. اگه اونم باشه قطعا در اولویت میزارنش خب! چون شوهرش اونجاس :/

.

عصری داشتم با خاهری میصحبتیدم و ابرازه ناراحتی بابته اجبارم به رفتن به ولایت برا کار! گفدش غرورتو بزار کنار و برو اون مرکز سیاسی درخواست بده...داشتم بهش میگفدم که منه بی کسه بی پارتی همون ولایت هم از سرم زیاده...میگف ساله بعد تو فراخانا شرکت میکنی و قرار که نیس تا ابد بمونی ولایت....گفدم هر جا فراخان بزنن ادمای خودشونو ورمیدارن و چنتا براش مثال زدم... گفدم همه جای این مملکت پر از عن عن هاست.... گف خب با این اوصاف وختی دلت میخاد تهران بمونی  این مرکز سیاسیه موقعیته خوبیه که بهت رو اورده. خودشون بهت زنگیدن و قبولت میکنن قطعن. بعدنم جذبت میکنن و به هدفت که موندن تو تهران و بودن در مرکزه و هدفای بعدیت کمک میکنه...از دستش نده...دو روز دیگه بهش فک کن....قط که کردم بغضم ترکید و رفتم وضومو گرفدم و سر نماز متوسل شدم به امام رضا... خدایا چکار کنم؟ کاش دوباره بهم زنگ بزنن!

.

بعدن نوشت: گردنم تقریبا خوب شده ولی بعد خوردنه نهار یه دلدرده جزیی گرفتم که بعده خواب بیشتر شد. حدس میزنم زیره سیهه غذا رو زیاد ریخته بودم! داریچینم توش ریخته بودم ! بروفن خوردم و الان خوبم...شکر

نظرات 8 + ارسال نظر
محمدالف چهارشنبه 18 مرداد 1396 ساعت 23:28 http://parandnilgoon

وای چقد این غذاهه خوشمزه بود . درست کردم حسابی چسبید . یه دستور جدید بذار آورین ! ( مثل خودت گفتم)

واااای ینی درستش کردین؟ نوش جونتوووون خدارو شکر که خوشتون اومده. خوبیش اینه که اصلا روغن توش نداره و کاملا گیاهی و سالمه

شبدر چهارشنبه 18 مرداد 1396 ساعت 01:01 http://fourleafclover.blogfa.com/

عشق گریه هام عکساشون رو تو کانالم دیدی ؟

عزیزم... عاااره اخرین عکسم مربوط به پشمک خانه چقدر عاقا چقدر برازنده ... ماشالا چشام کفه پنجولاش

بهار چهارشنبه 18 مرداد 1396 ساعت 00:01 http://likespring.blogsky.com

نه هنوز ملی جون...قرار بود فردا دفاع کنم که افتاد عقب.استاد داورم تهرانه و نتونست بیاد

خو ایشالا زودی دفا میکنی و راحت میشی. عب نداره فرصته بیشتری برات پیش اومده که بیشتر تمرین کنی

شبدر سه‌شنبه 17 مرداد 1396 ساعت 21:36 http://fourleafclover.blogfa.com/

ای جانم ! چه با سلیقه ! ملی جان یه حس عجیب دوستی عمیقی باهات دارم .

به سلیقه شما که نمیرسه... منم دوست دارمممم راستی روزه جهانیه پیشی ها موبارک برا پیشیات چی کادو خریدی؟!!

بهار سه‌شنبه 17 مرداد 1396 ساعت 14:02 http://likespring.blogsky.com

عاغاااااا عذر من موجهه...من الان چشمام باباقوری میبینه اینه که نفهمیدم نوشتی پیروکسیکام زدیدخیخن این شکلیم الان
خسته خوابالووووو
ایووووول چه کردی خانوم دکتر با سلیقه کدبانووووو
خیلی باکلاس و قرتیه غذاتنوش جونت

عسیسم عاره تو عذرت موجهه ... شوخی کردم منم با تو و آفرین خسته نباشی پاینده باشی به پای سلیقه شما که نمیرسه قوبونت دفا کردی؟ یا نه هنو؟

آفرین سه‌شنبه 17 مرداد 1396 ساعت 02:30

سلام
اشکال نداره..هر ادمی حق داره ک ی روزایی رو راحت باشه و ب بطالت بگذرونه؛ این ی حقِ طبیعیه.
عکس دوم خیلی قشنگه. باحاله ، چینِش زیبایی داره.
امیدوارم هر چ زودتر تکلیفت روشن شه و ازین همه سوال و دوراهی خلاص شی...آرزو میکنم برات.
زیره مگ دلدرد میاره؟! میگن واسه نفخ خوبه ک (یعنی بخاطر طبع گرمش دلدرد بیاره؟!)
خوبه ک خوب شدی....

سلام ب رو ماهت عاره خب ایشالا امروز جبران میکنم
نگاهت قشنگه
ایشالا ایشالا مرسی عزیزم
عاره زیره سیاه خیلی خاصیت داره، گفتم شاید اخه خیلی ریختم و دارچین و زنجفیلم همراش ریختم و میگم شاید قاطی پاطی شدن و باعث دلدرد شدن. شایدم دلیل دلدردم چیزه دیگه ای بوده... عاره شکر

تارا سه‌شنبه 17 مرداد 1396 ساعت 00:48

وای ملی نصف شبی دلم ضعف رفت واسه غذات .ما یتیمچه رو جور دیگه درست می کنیم .حتما مدل تو رو درست می کنم نوش جونت باشه گوارای وجودت

عوخی عسیسم عاره خب منم قدیما همه چیو حلقه میکردم و سیب زمینی هم اضاف و سرخ کرده و بعد لایه لایه میچیدم رو هم و یه سس قرمز هم روش میدادم . ولی این کاملن رژیمی و بی روغنه و خیلیم خوشمزه... عاره درست کن ..، فدات

فاطمه سه‌شنبه 17 مرداد 1396 ساعت 00:07 http://sologhpolgh.blogsky.com

خوش به حالت
خیلیییی به نظر خوشمزه میان
نوش جان

خوشبحالم برا غذاهه؟ عاره خوشمزه بود واقعا. دس ب کار شو درست کن خب تو هم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد