ملی و حرفهای دلش

اینجا خودمم! همین

ملی و حرفهای دلش

اینجا خودمم! همین

ملی از پیرایشگاه :))))

سلامون علیکومون 

منو از ارایشگاه میشنوفین! اخرین باری ک اومدم اینجو جمعه ای بود که دو روز بعدش دفام بود. یادش وخیر 

اون روزی خیلی منتظر موندم ولی امروز تا اومدم خانومه سیبیلامو کند و اخراش بود که ابروکاره هم اسممو صدایید ولی زیر دسته این یکی خانومه بودم و یکی دیگه رف ب جام. حالا نشستم تا صدام کنه دوباره. 

.

دیروز تصمیم گرفتم یکم در یه زمینه ای سبک زندگیمو بهبود بدم. اونم اینکه کار و بدبختی همیشه هست و ازین پس برنامه تفریحمو بخاطر کار و درس تعطیل نکنم و به جنبه تفریحاتیه زندگیمم اهمیت بدم :))) مثلا  من چن وخ پیش بلیط کنسرت گرفتم اونم سه تا و با خودم گفدم  به هر ترتیبی  که باشه خاهریا رو میگم بیان  تهران و اگرم نیومدن که دو تا بلیطا رو میدم به دوستام! و خب کنسرته این هفتس. حالا خاهریا تصمیم گرفتن روز بعد کنسرت هم بریم قم. و تا جمعه قراره بمونن. اگه به سبک قدیم میخاسم عمل کنم الان خیلی ناراحت بودم که خاهریا قراره وسط کارام چن روز خراب شن اینجا. ولی الان میگم نه اشکالی نداره. هم کارامو میرسونم و هم با خاهریا بی اعصاب خوردی تفریحمو میکنم! چون اگه قرار باشه مدل قبلیم باشم تا اخره عمر همه زندگیم میشه کار و تحصیل علم! درسته الان موقعیت حساسیه برا من و باس خودمو حسابی نشونه بالتازار بدم تا ب توانمندیهای نداشتم! پی ببره. ولی خب وختی خوب فکرشو میکنم میبینم هر برهه از زندگیه من یه چیزه حساس توش وجود داره! 

.

البته اومدنه خاهریا قطعی نشده ولی اگر بیان براشون میخام خورش چغاله بادوم درست کنم و خورش کنگر. البته نمیدونم چاغاله الان تو بازار مونده یا نه! بقیه روزام مرغ و شوید پلو و ماکارونی میتونم براشون بپزم. ایندفه نمیخام رستوران ببرمشون و خرج بیخود کنم. میخام کلوچه فومنی هم بخرم که با چای بخوریم :))) البته اگه بیان

.

هیچ وخ نتونستم با دمپایی انگشتی ارتباط برقرار کنم! نمیدونم چ جوری میتونن باهاش راه برن :/// اینجا بیشترشون دمپایی انگشتی پوشیدن!! 

.

راسی دیروز رای دادماااا ... روحی جون انتخابم بود.... به یکی از کاندیداهای شورای شهر هم ک دامپزشک و حامی حیوانات بود راییدم :)))) صب هشت رفتم راییدم و جزو نفرات اول بودم. مهر زنندگان اصن توجیه نبودن و همش در حال ضایع بازی بودن و هی دسته گل به عاب میدادن! بعدن ترش که رایمو انداختوندم رفتم نون سنگک خریدم و برگشتم خونه با پنیر و تخم عسلی و فلفل دلمه نارنجی و پنیر و گردو خوردم! یادم اومد پنیر ندارم! بخرم حتمن! 

.

خو دیه من یکم این دور و برو دید بزنم باحالن :d  تا درودی دیگر درود و دوصد بدرود و موعاچ و اینا :****

نظرات 7 + ارسال نظر
آفرین سه‌شنبه 2 خرداد 1396 ساعت 11:05

ن بابا همچین برداشتی نکردم؛ فقط داشتم الکی تعارف میکردم مثلا
وگرنه ما نمک‌گیر شدیم و ب این راحتی نمتونیم دل بکنیم
فدای مهربونیت

عی شیطون لطف میکنی سر میزنی

آفرین دوشنبه 1 خرداد 1396 ساعت 17:34

اگ اینجا فقط مال بزرگتراست و ورود من ممنوعه، دیگه نیام عزیزم

نهههههههه عسیسمممم این چه حرفیه... آفرین کوچولوی خودمی تو نباید از جوابم این برداشتو میکردی خونه مجازیه ملی درش به رو همه وازه

آفرین یکشنبه 31 اردیبهشت 1396 ساعت 20:04

ووووی کجاش خوشمزه و خوشمزگیه!
ن من واقعا رای اولی بودم(برای بار اول رای دادم) هفته ی دیگه نوزده سالم میشه متولد ۷۷ هستم

جدی؟!؟ عخیییی هسیسمم فک نمیکردم انقدر اوچولو باشی

محمدالف شنبه 30 اردیبهشت 1396 ساعت 23:26 http://parandnilgoon

من چقد از این شیوه ی بیانت خوشم میاد مخصوصا" این روحی گفتنت منو کوشتوند( درست نوشتم ؟به سبک خودته هااا).بی اختیار صدای خنده م می پیچه تو خونه ی ساکت.

بله درست نوشتین خدارو شکر که نوشته هام شما رو به خنده وا میداره

آفرین شنبه 30 اردیبهشت 1396 ساعت 17:58

سیبیل ن عزیزم؛ پُشتِ لب. من ی جوریم میشه ، همیشه ب همه میگم واس خانوما نباس گفت سیبیل, زشته؛ باید گفت پُشتِ لب. پس ت هم ازین ب بعد بگو پشت لب ؛ ‌باشه؟ آاااوَرین

ب نظر منم بهترین تصمیم رو گرفتی؛ ادم باید تو زندگیش برنامه های غَشنگ و مُفرّج داشته باشه تا از زندگیش نهایتِ لذت رو ببره و طعمِ واقعیِ زنده بودن رو بچشه.

من عاااااشق کلوچم؛ گفتی, دلم خواست

منم رأی دادم، رای اولی بودم، رأیَم هَمانَندِ رأیِ تُ بود

میدونم بابا محضه خوشمزگی میگم سیبیل
اوهوم تصمیممو هسدمممم
عسیسمممم کاش بودی برات میخلیدم
رای اولی ب اونی میگن ک دفه اولشه رای میدا ها البته از اون منظر که تو گفدی ماها هم بلی رای اولی حساب مبشیم با توجه ب اینکه اوله همه راییدیم

تارا شنبه 30 اردیبهشت 1396 ساعت 12:17

چاغاله که تموم شد رفت .اگه هم باشه احتمالش خیلی ضعیفه .اگه خورشتش رو درست کردی به منم یاد بده

همی الان تو راهه برگشت سه چار تا سوپر میوه رو رد کردم و تو یکیشون فغط بود ووامیدواوم تا یکی دوروز دیه تموم نشه چون اگه از الان بخرم کهنه میشه و مطمینم نیسم خاهریا بیان.
ببین من مث قرمه سبزی میپزم دقیقا فقط اینکه توش لوبیا نمیریزم. شبزی رو تفت میدم و پیاز و گوشتم تفت میدم و بعد با هم قاطی کرده و ادریه جات لازم هم میریزم و چاغاله ها رم دمبشونو میگیرم و میریزم توش و ابجوش میریزم روشون و با حرارت ملایم میزارم تااااااا دو سه ساعت بپزه و جا بیوفته. من لینو عمانی نداشتم ولی بزنی فک کنم خوب شه. ها راستی من یکم فک کنم ربم زدم بهش اره زدم بپز بخور نوش جون

زهرآ شنبه 30 اردیبهشت 1396 ساعت 11:24

سلام عزیزم
خوش بگذره با خواهرا.. آفرین. خوب روشی را گرفتی. موفق باشی

سلام زهرا جونی ،،، امیدوارم بتونن بیان ... اوهوم روش خوبیه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد