ملی و حرفهای دلش

اینجا خودمم! همین

ملی و حرفهای دلش

اینجا خودمم! همین

لوپ درد! و عایا میشه ک بشه پیش دفاع؟!

سلام بر دوستانه جانه خوده خودم ... امیدوارم تو این هوای سرد دلاتون پر از گرما باشه. 

.

نقل مکان کردم تو هال ک بخاری روشنه و از دیشب همینجا میخابم. اتاغ خابم دیگه سرده هواش تااااا بعد عید . فقط باس الیاف برا روتشکیم بخرم که زیرم تشک بندازم چون هال موکته و سفت! 

صب با صدای زنگ بیداریدمو نمازمو خوندمو باز خابیدم تا هشت. پاشیدم دیدم چ برفی داره میاد .  دیه ضبونمو خوردم و نشستم ب کارایی ک استادم دیشب سپرد انجام بدم. وای دیشب استادم نصفه گوشته تنمو ریخت ! خیلی دقیقه و ی چیزایی رو از اعداد و ارقام میکشه بیرون که عقل جنم قد نمیده !  دیگه ی سری تخلیلا رو بهم گف دوباره انجام بدم و منم از صب نشستم پاش تا ١٢ 

١٢ پاشدم رفتم سمت شیرینی هانس. قبلشم شال بافتمو از رو مقنعم انداختم که چ خوووووب کردم! پامو ک گذاشتم بیرون واقعن سرد بود و دسام یخ زد. شال بافتمو نمینداختم قطعن دوباره سرما میخوردم. 

.

رفتم رسیدم و چهار مدل شیرینی اندازه ی کیلو خریدم و برا خودمم ی بشقاب شیرینی گردویی خریدم و برگشتم خونه و سر راهمم سنگک گرفدم. سنگکیه شلوغ بود و انتظار داشتم یه ربعی حداقل وایسم ولی تا رسیدم اغا نونواهه گف هر کی ساده میخاد بیاد جلو ورداره! هیشکی نرفت!!! دیه خودم پریدم و ی دونه ساده گرفدم و کردم تو پلاستیک و پیش بسوی خونه! ملت همه خاشخاشی میخاستن! خخخخخخخ

.

رسیدم خونه و شیرینی هارو چیدم تو دیس و روشم سلفون کشیدم، صب ک زنگید گف تنهایی میتونم تا دان بیارمشون؟! گفدم ن عامو نمیتونی و گف پس میام با اژانس میارم تا دان. منم گفدم چ کاریه خو خودم اژانس میگیرم و ادرس دانو میدم برات میاره دیه که راه حلم مقبول افتاد. 

دیگه نشستم تا دو و نیم بازم یکم درسیدم و بعدن ترش میوه و ظرف مرفا رو همه رو کردم تو دو تا پلاستیک و اژانسو گفدم اومد و با شیرینیا تحویل دادم و خودمم پریدم بالا ب نهار خوردن. امروز قرمه سبزی پلو با ماهی بلخره تموم شد!!! صلوات بفرسین!! 

.

تا پنج و نیم برنامه خواب و نماز بود و بعدم باااااز یه ضرب تحلیل پهلیل تاااا نه و نیم ک استاد عزیز تشیف اوردن. ب خودشم گفتم ک خدا عمر و قوتش بده واقعا ، خداییش این دو شبو خیلی برام مایه گذاشت. همش هم نگران قطعی نت بودم که خداروشکر مشکلی پیش نیومد . دیگه تا ١١ کار کردیم و بعد قرار شد من تا فردا باز یسری کارا رو مقاله انجام بدم و فردا شب باز میاد... واااای خدایا بیاداااا یه وخ ی طوری نشه نیاد یا نتم قط شه ! خداااااا 

امشب بهم گف ک اگه بجنبم میتونم تا اواسط اذر ک میادش پیش دفا بزارم... خدا خودش باس کمک کنه که همه کارا ردیف شه . دفاعمم میمونه برا وختی اکسپت مقاله هام بیاد و درسته چند ماه طول میکشه ولی بازم پیش دفاعم رو هر چ زودتر بکنم خیلی بهتره. تو رو خدا واسم دعا کنید دوستان جون....

.

دیگه بعدش احساس کفیثی داشتم و نمازامم نخوندم و رفتم حموم و الانم نشستم یکم موهام خشک شه ک بخابم . صب یحتمل میرم دان کارامو بکنم. الانم دندونم درده! البته بهتره بگم لوپم درد میکنه و چشمم! ها راسی صب دوباره ک دندون عقبیه رو دید زدم خاله نبودش!! عاخه بابا اون روزی حتی من زودی مسواک هم زدم ک اگه اخشال پاخشالی چیزیه بره ولی نرفت! امروز با کمال تعجب دیدم نیسش! نکنه شماها انرژی مثبت فرسادین و خاله محو شده ناقلاها؟! اگه اینطوره که ناموسن خعلی کارتون درسته بابا ایول!! ؛)))))  دندونه کوچیکه و شاید چون کامل میخاد بیاد بیرون درد میگیره؟! نمیدونم والا اینم شد مصیبت جدید! 

خب دیه برم بخابم ، شبتون خوش دوستانه جانم و میبوسمتون :*****

نظرات 6 + ارسال نظر
ندا چهارشنبه 3 آذر 1395 ساعت 23:36

ملی جون سلام واقعا از صمیم دلم دعا کردم ایام به کامت باشه و کارها بر وفق مراد پیش برن

سلام ندا جون. خدا حفظت کنه. ممنونتم عزیزم

شبدر چهارشنبه 3 آذر 1395 ساعت 16:05 http://Fourleafclover.blogfa.com

خدا قوت و خسته نباشی .

ممنونم شبدر جون

زهرآ چهارشنبه 3 آذر 1395 ساعت 13:33

سلام عزیزم انشاالله به تمام برنامه هات به موقع و بخوبی برسی
خال دندونت نیس!!! شایدی شب بودی خال را اشتباهی دیدی

سلام ممنونم زهرا جونی ایشالا
ها نیسد! نه بابا اول صب بود دیدمش و کلی هم حالم گرفده شد

مرغ آمین چهارشنبه 3 آذر 1395 ساعت 09:57

خیلی خوبه که استاد راهنمات دقیق و کار بلده ملی جون استاد راهنمای من که کلا بووووووووق بود در مورد موضوعی که من انجام می دادم برا پایان نامه ام مجبور بودم خودم هی خودمو نقد کنم!!!! راستی تو اتاق خوابت مگه بخاری نداری؟ منم مدتهاست دندون پزشکم گفته دندون عقلم پوسیده! باید بکشمش ولی جرات ندارم!!!!

عاره استاد کاربلد مزایا و معایب خودشو داره. اگه بخای واقعن چیزی یاد بگیری و کاره خوبی ارایه کنی ، استاده کار بلد خوبه ولی در عوض کلی هم اذیت میشی و پوستت کنده میشه
اتاغ خابم اصن دودکش نداره! و اینکه خوب واقعن لازمم نیس تو دو تا اتاخ بخاری روشن باشه چون من که فقط از یه جا استف میکنم دیه آمین جون
وای آمین برو بکش خیال خودتو راحت کن

شادی چهارشنبه 3 آذر 1395 ساعت 07:40

سلام
چه دوست خوب و با مرامی. دست گلت درد نکنه.
ام شالله هرجی از خدا میخای ،قسمت کنه. و امیدوارم اونطور که ارزوته و میخای ،کارا پیش بره

سلام
ممنونم شادی عزیز. برام دعا کن

روشناا چهارشنبه 3 آذر 1395 ساعت 01:39 http://roshanaa.blogsky.com

سلاملکم :))
-به به چ شیرینیایی، چ نون سنگکی، دلمون خواست
-کلا دندون ک میخواد دربیاد درد داره، حالا دندونای دائمیمون کوچیک بودیم در اومده یادمون نیس دردشو، الان عقلمون میرسه و دردا رو درد میکشیم ( جمله فلسفی -_-)
من یکی از دندونای عقلم موقع در اومدن یادمه خیلی درد میگرفت، لثم هم متورم شده بود. گاهی انقد در اومدنش دردناکه و طولانی میشه و دندون عقل نصفه میاد بیرون ک دکتر مجبور میشه بکشه!
-ایشالله کارای دفاعت تند تند پیش بره و تو همین ماااه دوس دااااشتنی آذررر پیش دفاعتو بدی و ... خلاصه دیگه ایشالله

سلااام
- اوخی ببشخین تریف میکنم و دلتون میخاد
-عاخه این دندونه فک کنم خیلی وخ پیش دراومده ولی خب الان کوچیکه نمیدونم چرا! تا حالا بهش دقت نکرده بودم هممممم جمله فلسفی رو هسدم!
-ایشالا ایشالا برام دعا کن روشنا جون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد