ملی و حرفهای دلش

اینجا خودمم! همین

ملی و حرفهای دلش

اینجا خودمم! همین

ملی خستس!

وااااای نمیدونم چرا اینهمه خستمه...انگار کتکم زده باشن ....کوفتمه!

.

ساعت شیش امتحانه اورالمو هم دادم. اه اه اه ...چه تیچری هم افتاده بود بهمون....عاخه تو امتحانه اورال گرامر میپرسن؟؟؟؟ بی شعووووور  گرامر ها رو که همه رو غلط جواب دادم ولی سوالاته بعدی رو دیدم که تیک درست می زد. اخرشم گفتم میخام پاسخ یکی از سوالای گرامری که پرسیدی رو مجدد بدم و اونم نذاشت و گف اصن یادم نیس چی پرسیدم. دید اصرار میکنم گفت نمیخااااد نگران نباش پاسس شدی....ینی ببینین ملی به چه روزی افتاده که باس خیالش راحت باشه که پاس میشه...این همون ملیه که سه ترم گذشته عینه سه ترم رو تاپ استیودنت شده بود و 15 درصد تخفیف گرفته بود...عب نداره بابا بیخیال...فعلن غصه های بزرگتر هستن که خوردنه اونا در اولویته

.

از موسسه رفتم دانشکده و به یه پیشی مادر + دو تا پیشی کوچولو که داداشن و بهار به دنیا اومده بودن و حسابی هم قد کشیدن + یه پیشیه یالقوزه ریقو که مدل رنگش یه جوریه انگار از این لباس مجلسی ماسکیا پوشیده که یه دونه استین دارن و یه دونه استین ندارن!  غذا دادم. سرجمع چهار تا پیشی امروز دل مرغ خوردن (آیکونه ملی که داره برا شبدر جون بای بای میکنه!)

.

هفت اینا خونه بودم و سر راهم 12 تومن دادم لواشک خریدم بعلاوه پنیر و یه دونه شیرکاکایو (عاخ جون برم بخورمش!) . اومدم خونه و سر راه با مدیر ساختمونه مهربون که از همینجا براش بوس میفرستم در مورد قطعیه تیلیفونم صوبت کردم و بعدم پریدم حموم و یه حمومه فوری کردم و بعدم چای تازه برا ملی دم کردم ! ( آیکونه ملی که داره برا شادی جون و ندا جون بای بای می کنه!) و یه ظرف خوراکی شامل لواشک، خیار ، یه دونه شیرینی کشمشی، یه گاز نون شیرمال و یه دونه شیرینی دیگه که نمیدونم اسمش چیه برا خودم اوردم و نشستم به فیلم دیدن: before midnight

تا نصفش دیدم و باحال بود. من before sunset رو دیده بودم که در واقع سری قبلیه این فیلمه هس. و قشنگ بود داستانش. برا همین دیدنه بی فور میدنایت هم برام جالبه.

.

خستمه و خابم میاد. فردا اول وقت باس برم دان و حداکثر تا نه برگردم خونه و کلید تحلیلا رو دوباره بزنم امید انکه فرجی بشه. عصر اخره وقت هم طرفای هشت باس برم دان دوباره( ماها باس کارت بزنیم ماهی 100 ساعت اینا تا حقوقه چندرغازمون قط نشه)

.

داداشامون تهی و سامی بیگی می فرمان که...دلو بده دلو بده! تو بقلم قرو بده !! برقص به سازه عمو !! کمرو عقب جلو بده! ....بعله اینطوریاس ...خدا نیادار!

نظرات 3 + ارسال نظر
ندا پنج‌شنبه 25 شهریور 1395 ساعت 00:02

سلام عزیزم خوبی؟ دلتنگت شدم
چقدر جالبه منم تازه هفته قبل این فیلمو دیدم ، فیلم قشنگی بود و نکات جالبی داشت.

سلام ندا جون...عزیزم خوش اومدی. عاره دیشب نشستم فیلمه رو تموم کردم. باحال بود.

شبدر چهارشنبه 24 شهریور 1395 ساعت 00:27 http://fourleafclover.blogfa.com/

ای جان - ملی جون دعا میکنم همیشه سفره ت پر برکت باشه که به پیشی ها غذا دادی . برای پروژه ت هم نگران نباش اما سعیت رو بکن - یک روزی میاد که تموم شده و مدرکت رو گرفتی به قول شاعر دیر نیست دور نیست . بوس

موششششششششکرم شبدر عزیرممم :هدیه واااای ینی میشه اون روز زودتر برسههه

شادی چهارشنبه 24 شهریور 1395 ساعت 00:00

سلام ملی،نخسته:))))) خدا بگم چیکارت نکنه بااین نگارشت که مارو هم بدآموزی کرده ای
چای تازه دم نوش جااان

سلاااام عچقولم قربنت. البته " نخسته " یک کلمه فارسیه کاملا منطبق بر فارسیه قدیمیمونه و لذا نتیجه میگیریم که من با این ادبیاته خجسته ام دارم مخاطبینم رو به سمت نگارش ادبیاته غنیه باستانیمون رهنمون میشم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد