ملی و حرفهای دلش

اینجا خودمم! همین

ملی و حرفهای دلش

اینجا خودمم! همین

امروز هشتمه؟!

سلام

 خوبین خوشین سلامتین؟ منم خوبم شکر. دیروز دو و نیم زدم از دان بیرون و قبلش پاپی زنگید و اومد دمبالم و رفدیم پاپی دو تا سنگک گرفت و منو برد گذاشت خونه. رفدم بالا جیشیدم و بعدش چن بسته گوشت و مرغ برداشتم از فریزر و سبزیهای اماده ای هم که روز قبل پاپی خریده بود و تو یخچال گذاشته بودم با یه دونه کلم برداشتم و رفدم پایین منتظر خاهری که بیاد دمبالم بریم خونه مامی. خودش ازم خاست وگرنه میخاسم ماشین بگیرم که در نهایت دیدم دیر کرد ماشین گرفدم و نونارم یادم رف با خودم ببرم که البته بعدن اس دادم که خاهری موقه اومدن یه سر بره خونه و نونا رو برامون بیاره.

از وختی رسیدم سر پا بودم و اش بار گذاشتم و به کارای مامی رسیدم و خاهرا رو فرسادم بخابن. بزرگه که بدجور سینوزیتاش عود کرده دو ساعتی خابید و اون یکیم تا هشت و نیم که من راه افتادم برگردم خونه خاب بود. دو تا قابلمه اش براشون بار گذاشتم و هویچا رو شستم و ابشونو گرفتم و چار بار مامی رو جیش بردم و ظرفاشونو شستم. اون وسطم نیمساعت فقط رو کاناپه دراز کشیدم.

.

نزدیک نه بود رسیدم خونه و تا بخام دوش بگیرم و جم و جور کنم شد ده و نیم و یه نیمساعتی هم چرخیدم تو نت و شام خوردم و دیگه خابیدم. همش میخام مثلا بین ده تا 12 زبان بخونم که نمیشه :( خیلی بده که نمیتونم بزبانم.  خدایا خودت کمک کن خو :(

.

یکم از مقاله هایی که سرچیده بودم برا پروژه ای که میخام شرو کنمو خوندم و یه چیزایی دستم اومد و شماره یارویی رو تو وزارت خونه هم گرفتم که هر چی زنگیدم جواب نداد. میخام بقیه اطلاعات لازم برای این پروژهه رو ازش بگیرم و هفته اینده با رییس دان صوبت کنم که دیگه استارت نگارش پروپوزالشو بزنم و ببینیم چطور میخایم پیش ببریمش. کاره سختیه در حد یه رساله پی اچ دی میشه و خوب همینش جذبم میکنه. بهتر از کارای تخمیه که اینجا هر ازگاهی ازم میخان! امیدوارم بشه شروعش کرد و بخوبی پیشش برد.

.

استاد راهنمام هم امروز صب تو اینستاگرام بهش دایرکت دادم!!! و کلی هم معذرت خاستم...عاخه فعاله تو اینستا و هی عکس میزاره! عکاسه خوبیه البته. خلاصه گف امروز میبینه و فردا شاید جلسه داشته باشیم. خدا کنه زودتر ببینه مقاله رو تا ریسابمیتش کنم. انقدر که هی مقاله مقاله میکنم فقط سه تا از مقاله های تزم به سرانجام دارن میرسن اونم با ضرب و زور!! سه تای دیگه لنگ در هوان . یکیش که رد شده و اون یکی نصفه هس و اون اخری هم فقط در حد ایده. خدا خودش کمک کنه زودتر این سه تام عاقبت به خیر بشن!

.

امروزم دو نیم خدا بخاد میرم خونه مامی و شاید غذا نپختم که برا فردا هم همون اش رو بخورن. خیلی مغزی پختمش! کرفس هم توش ریختم! و هویچ و کلم! و پر سبزی هاااا! یک و نیم کیلو سبزی توشه! شایدم یه چی سردستی هم پختم که فردا همراهه اش با نون بخورن. بقیه هویچارم باس اب بگیرم. خدا کنه امشب بتونم یکم زبان بخونم.

.

پروزه بالتازارم رو دستمه و بخشه جدیدی که بهم سپردن واقعن سخته نگارشش. در حد 8-9 صفحه فغط باس محتوا تولید کنم که هنو به یه صفحه هم نرسوندم بعد سه روز! هر روز در حد دو ساعت روش کار میکنم البته. اینم از این.

.

برا اردیبهشت باس برنامه بزارم 5-6 روز و برم اهواز و شیراز برا ازاد کردنه مدارک ارشد و کارشناسیم. اونم واسه خودش هماهنگی هایی میخاد که از قبل باس انجام بدم. ازادشون کنم و بدم دارالترجمه. دادنشون به دارلترجمه میمونه برا تابستون که سفر کنم به تهران یا هر وقت که سفر کنم. البته سفر به تهرانو اردیبهشت یا اخره فروردینم خاهم داشت هم برا پروژه بالی هم برا این پروژه جدیده.

.

خب دیه برم ... امیدوارم بهترین روزا رو داشته باشین... این روزا و شبا تو خونه تنهام و بهم میسازه این تنهایی. مث قدیما تو تهران تو اپارتمانه خودم :( یادش بخیر....صبحها طرفای شمام بلبل میخونه؟ اینجا میخونه :) زندگیتون سرشار از هوای لطیف بهاری و صدای سوت بلبلی 


نظرات 4 + ارسال نظر
مرغ آمین یکشنبه 19 فروردین 1397 ساعت 12:02

سلام کجایی ملی جون خوبی؟ از خودت خبر بده

سلام آمین
الان مینویسم

Lady چهارشنبه 15 فروردین 1397 ساعت 11:12

من همش میخاستم ازت بپرسم دانشگاه کجا بودی که روم نمیشد
شیراز و اهواز به به

عاره لیدی

بهار سه‌شنبه 14 فروردین 1397 ساعت 23:41 http://likespring.blogsky.com

سلام گلممممممممممممم
سال نو مباررررررررررررک
الهی که امسال برات پر از خوشی و شادی و سلامتی و برکت و موفقیت باشه...الهی که پر باشه از اتفاقای شااااااااد
مامانت هم با توکل به خدا ان شاالله رو به بهبودی هستند
خدا رو شکر
من میبینم روزی که تو اکسپت گرفتی از یه دانشگاه خیلیییییییییییی سطح بالا و رفتی با رییس دان داری خدافظی میکنیییییییی...قیافش اون لحظه باید خیلیییییی دیدنی باشه

سلام بهار
ساله نوی تو هم مبارک...دلم برات تنگ شده بود ممنونم و امیدوارم برا تو هم امسال بهترینا پیش بیاد و دلت همواره خوش باشه
عاره مامان رو ب بهبودیه
دلم به این تیکه عاخره پیامت گرم شد ایشالا و خدا از دهنت بشنوفه

مرغ آمین پنج‌شنبه 9 فروردین 1397 ساعت 18:44

سلام ملی جون الان مامانت بهترن؟

سلام امین جون
اره شکر خدا
پرستار که فعلا نیاوردیم براش ولی دو بار دکتر ارتوپد اوردیم بالاسرش و بیست جلسه فیزیو تراپی براش نوشته که جلسه اولش امروز انجام شد. با همین جلسه اول اثره خودشو نشون داد فیزیو.
دکتر گفته فقط باس بیشتر راه بره و تمریناشو انجام بده تا پاهاش واز شه...مرسی از اینکه به یادم بودی و حاله مامانمو پرسیدی امین جون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد