ملی و حرفهای دلش

اینجا خودمم! همین

ملی و حرفهای دلش

اینجا خودمم! همین

نکنه....!

سلام بچه ها ژوووون. امیدوارم خوب باشین.

.

اول بگم که دیروز استاد ژووووون برا امروزم وخت داد بهم. هشت قراره بیاد....ووووی استرس دارم. قراره نتایج فاز دومم رو بهش پرزنت کنم و حالا نمیدونم اوکی بده نده  خدا کنه موشکلی پیش نیاد. تازه مقاله اول رو هم تا سره نتایج دیروز درستش کرد. بقیش مونده. امروز میخام ازش خاهش کنم بازم وقت بعدی رو تعیین کنه.

.

اغا من مشکوکم!!! نکنههههه؟؟!!!! نکنه اینجا توسط استادام کشف شده و خونده میشه؟؟!!  واییی چه  ضاااایع! روم سیاااا  ببینین استاداااا اون من نیسم! ملی اون نیس !! و اون هم ملی نیسسس!!! خخخخ ....حالا بزارین بگم چی شده.

.

شب بعد نمازام بیهوش شدم و خابیدم تااااا صبح و برا نماز صبحم نپاشیدم مث این بی ادبا بعد خب قرار بود برا جلسه یه طرحی برم اون وره شهر دیگه. باس همین دیگه با خودم قراریده بودم که صب زودتر پاشم و یکم کارایی که استاد راهنمام گفته بودو برا جلسه امشب اماده کنم. ولی تمبلیم شد و تا هشت تخت خابیدم! دیه پاشدم اماده بشم برم اون وره شهر و در دسشویی بودم  که گوشیم زنگید . ته دلم گفتم کااااش استاد طرحیه! باشه و بگه جلسه کنسله... خلاصه اومدم که سر وخته گوشیم دیدم بعله اس داده که جلسه کنسله! منم خوشال و شادان شده و صبونمو خوردم و دیه یه رب به ده دان بودم و انگشتیدم!  نشستم پای کارایی که برا جلسه امشب باس اماده میکردم و سایت هم متاسفانه تا سه بیشتر باز نبود امروز برا همین دیه یه رب به دو نهارمو که خوردم و یه سر پیشه همون استاد کذایی رفتم و در مورد طرح یکم وظایف بهم محول کرد و دیه خلاصه دو و نیم از دان زدم بیرون.

.

هااااا....نکنههههه؟ نکنه استاده اینجا رو میخونه و فمیده که منم؟!!!! وووووی ...راستی استاد راهنمامم شایس اینجا رو میخونه و دیروز دیده من ناحارتم پاشده اومده سر جلسه اسکایچمون؟!! هم؟؟!! وووووی

.

از نهارم یکم ماکارونی ورداشته بودم که بدم به پیشی ها و برگشتنی دادمش یه پیشیه اشنا خورد. از سوپری هم یه بسته اوچولو چای خشک گرفتم که تموم کرده بودم و یه دونه ماست! دیگه اومدم و بعد شستشوی دست و بال اول دراز کشیدم که بخابم ولی یهو پاشدم و بر شیطان لعنت فرستاده و نماز ظهر و عصر رو خوندم و بعدش خابیدم تا 5. چپسید! خابم این روزا زیاد شده هااا نه؟

.

این حراستیه مومنه مهربون هم زنگ نزد صب باس خودم بش بزنگم شماره ناممو بگیرم ازش. اه...خدا کنه نامه رو زده باشن به اون شهرستانی که بایس برم. فردا باس برم یه همایشی که خاهرم ثبت نام کرده. واسش امتیاز داره و قراره خودمو جای اوشون جا بزنم. پارسالم این همایشو رفده بودم و باحال بود. کلی ادمه باکلاس و اینا دیدم . با وظایفی که در مورد طرح استاده بهم محول کرده باس برنامه بچینم که هم فصولمو به موقه بنویسم طبق برنامه و هم به اون وظایفم برسم. نباید از برنامه وایتبردیم عقب بمونم! هر چند که از هشتاد درصدش عقبم به دلیل عدم همکاریه استاد راهنما ژون! خدا کنه امشب بیاد...نکنه نیاد؟!

.

امروز زیادی قروقاطی نوشتم! بخاطره استرسمه ببشخین! برا کرما هم شبو میخام وخت بزارم و بوخونم و شاید همی امشب پستیدم. البته یه چیایی یادداش کردم امروز از رو سایته نگارا ولی میخام وبسایته خریده اینترنتی یه نوع از محصولات گیاهی رو هم بخونم و بگم که برا خودم کدوماا رو انتخابیدم! دیگه همینا ...فعلا خدافظ بچه ها جون... برا من دعا کنین

چشم انتظار دل بیقرار!!!

سلام 

امروز ینی سه ساعت پیش تو اسکایپ استادم جوابمو داد و قراریدیم به هفت و نیم و الان من نیمساعته نشستم منتظر و خبری ازش نی :((((((( 

بزارین تا هسم امروزو بتعریفم و هر دقه ی بارم اسکایپو میچکم :( . صب شش و ده برا نماز پاشدم و بعدم دوباره خابیدم تا هفت و ده و صبونه خوریده و رفتم دان. سر راهم اخشالا رو گذاشتم تو سطل . یه ماس اوچولو هم با نهار دیروز داده بودن ک گذاشتم کیفم که توی دان اهداش کنم ب یه پیشی.  

رسیدم و تو یکی از باخچه ها پیشی سفید موبلنده رو دیدم ک گرد و قلمبه کرده بود خودشو و پیچوکی خابیده بود بین بوته ها... یککک خابی هم بود! گفدم پیشی! یهو از خاب پرید و عینه خنگا زل زد به روبروش! ( من پشت سرش بودم) دوباره گفدم سلام پیشی که برگشت و اوند کلی خودشو لوس کرد و چشاشم پوفی بود از خاب :))) ماستو گذاشتم تو باغچه ک بخوره و خودمم رسیدم دان و هشت و نیم انگشتو زدم. راستی اون پیشی طلاییه که جنسیتش نامعلوم بود و امروز از دور دیدم جلوی بوفه ها بود و کلی پسر مسر دور و برش بودن و نتونسم برم ماینه فنیش کنم فعلن، ولی بمحض اینکه تنها گیرش عاوردم هم حسابی میچچچلونمش و هم ماینه تخشیصه جنسیتیش میکنم !! :))

طرحه پایانم تو سیستم پژوهشی ب مشکل خورده بود و تا ساعت ١١ و نیم که خانم کارشناسه اوکی بده که مشکل حل شده کلی استرس کشیدم ! تا ١٢:٤٥ کار کردم و نگارش فصل  یک  بیش از اونچه ک فک میکردم داره زمان میبره. عاخه مجبورم یکم مقدمه رو و ضرورت طرحو عوض کنم با توجه به نتایجی که گرفتم. طرح کلیش همونه ولی نحوه پرزنت کردنه ضرورته مساله باید یکم تغییر میکرد. خلاصه دو روز دیه روش کار کنم فصل یک تمومه انشالا. 

.

نهارو که خوردم اوندم بالا و دیدم عهههه؟! ی جلسه دفاع هس! ساعت چار. دیگه تا سه و نیمم نشستم تو سایت و بعد رفتم جلسه، نمیساعتم با تاخیر شرو شد و پرنده هم پر نمیزد! خیلی بده جلساته خلوت! چیه بابا ! جلسه دفاع باس شص نفر پاشن بیان! بوخودا. خدا نکنه برا من یه وقتی بیوفته که هیشکی نباشه :/  

اغا از بخت بدم داور این یکی از استادا بود که من باهاش ی طرح الکی دارم و تا الانم خداییش خوب براش کار کردم و متنفرم از اینکه تو جلسه های مربوط به این طرح شرکت کنم :/ چون جلساتش واقعن وقت تلف کنیه و من هییییییچ کاربری ای تو این جلسات ندارم. ولی هر وظیفه ای در مورد طرح تا حالا بر عهدم گذاشته انجامیدم. نمیدونم چ مرضیه که اصرااااار داره من تو جلسه هاشون باشم، بعله! گف فردا جلسس و ساعت ده باس اون سر شهر باشی ( ایکونه گریه) این ینی فردا صب تا ظهرم پرید. تازه ملوم نی به نهار بتونم خودمو برسونم یا نه :(((((( 

دفاعش خوب بود و پذیراییشم خوب بود. کافیمیکسشو نخوردم و شیرینی هم دو سومشو خوردم. ولی موزشو کامل خوردم!  

دیگه طرفای پنج و نیم تموم شد و برا اعلام نمره نموندم و تبریک بهش گفتمو راه افتادم خونه. سر راه ی نون بربری خریدم با ی شیرمال و سه تومن هم دادم گوجه! ملی بی گوجه میمیره!! عشقه به گوجه در دل ملی ازلی و ابدیه! 

.

شیش  و ده اینا خونه بودم و دس و بالمو شستم و نونامو گذاشتم یخچال و یه کف دس بربری هم خوردم و بعدم  تا هفت و نیم تند و تند رو بحث مقاله دومم ک گفتم باس بخونمشو یکی دو جمله اضاف کنم خوندم و اضافیدمو ارسال کردم ب استاد که مثلا الان تو جلسه اسکایپ اونم ببینه! که زهی خیال باطل! ظاهرن سر کارم! 

.

هیچی دیه! چی بگم؟!؟ ایکونه ملیه منتظره سره کار :((((( سرچ کرم هم نکردم امروز ولی بااااااایس انجامش بدم و اینجام بنویسم نتیجشو  

.

پی نوشت: استادم اومد بلخره با تاخیر... خدایا بووووووس 

مراقبت از پوست صورت :)

سلام علیکم جینگولا

.

خوبین خوشین سلامتین؟ من؟ خوبم! امروز صب نماز صبحمو خوندم و بعد خابیدم تا هف و بعدم پاشدم املتمو خوردمو و اراسته و پیراسته رفتم دان و راس هشت و نیم انگش زدم! وااای که طبق فرمت اماده کردنه فصلا چقدر ادا اطوار داره. صبح سه ساعتی روش کار کردم و فقط چارچوبه کل فصول و ضمایم و مستندات و خلاصه قررر و فررراشو فقط تونستم فعلا تو فایل پیاده کنم. حالا از امشب دیگه استارته متن اصلی پایانو میزنم. راستی یک ساعتی هم صبح سرچیدم در مورد مراقبت و تمیس سازیه پوست. یه پست هم میخام بزارم برا تهیه کرم و اینا! البته همش کپی از این ور اون وره و منبعاشم براتون میزارم.

.

امروز ظهر مجبور شدم نهارو بگیرم تو ظرف یه بار مصرف و بیارم خونه بخورم چون قبل از اتمام وخته اداری باس یه چیزایی رو به یکی تلگرام میکردم که نمیدونم چرا تلگرامم چن روزه تو دان خط نمیده! نت وصله هااا ولی تلگرامه خط نمیده! برا همین یه ربع به یک خونه بودم و دس و بالمو شستم و نمازا رو خوندم و نهارمو خوردم و تخخخت خابیدم تا 4. فک کنم دو نیم اینا بود که دیدم مامی داره میزنگه ولی اصن نمیدونم چی شد! خاب و بیدار تصمیم گرفتم جوابشو ندم! ارادی نبود تصمیمم ها! بعد که پاشدم بهش زنگیدم و صحبتیدیم! بعدم چای دمیدم و یه دوش سرپایی سریع السیر گرفتم و نشستم یکم رو فایلم و ساعت شش و ربع اینا پاشدم برگشتم دان که انگشت فشاری کنم ! برگشتنی دو تا شیر خریدم با 4 تا بشقاب یه بار مصرف و به تعداد متنابهی پیشی شیر رسانی کردم. رسیدم که خونه وبگردی نموده و الانم دارم می عاپم برا شما جینگولا!

.

و اما چگونه یک ملی با پوستی تمیس باشیم:

اینایی که این پایین مینویسم ظاهرا هم برا تمیس سازیه پوست و از بین بردن جوشای سرسیاه و لایه برداری خوبه و هم برا بسته شدنه منافذ پوست کارسازه. اینایی که اینجا اوردمم بیشترش کپی پیسته ها جمله های خودم نی! دیه حوصلم نمیشه اینهمه بخام بتایپم:

اولش بگم که برا داشتنه پوسته خوب فقط مراقبتایی مث ماسک و اینا کافی نیست و این عوامل هم بسیوووور مهم اند و ملی هم خیلی قبول داره داره اینو:

- اولیش اینه که مواد غذایی ناسالم نخوریم. مثلا من خودم دیدم که وقتی چربی زیاد یا شیرینی زیاد میخورم جوش میزنم . پس تغذیه سالم و خوردن میوه و سبزی به میزان متنابه بسیار میتونه موثر باشه در داشتن پوست خوب

- به نظره ملی خواب هم موثره . شبا به موقع خابیدن و روزا به موقع بیدار شدن و در کل عادات خواب مناسب

- تو سرچام نوشته بودن که نوشیدنه عابه کافی و اینم خوب منطقا صحیحه . اب طراوت میاره!

- سیگار میگار هم نکشین دیه! اینم نوشته بودن دیه منم اوردمش! 

.

و اما تمیس سازیه پوست:

اولا بیشتره جاهایی که من خوندم نوشته بودن که نباید در پاکسازیه پوست زیاده روی کنیم و این باعث افتادگی پوست و این چیزا میشه و این حرف منطقا هم درسته. یه جایی در مورد دوره زمانی پاکسازی اینطوری نوشته بودن که به نظرم بر این اساس پیش بریم! :

نوبت اول: مثلا امروز!

نوبت دوم: ده روز دیه

نوبت سوم : بیست روز دیه

نوبت چهارم : 35 روز دیه

نوبت پنجم :50 روز دیه

از نوبت ششم به بعد هر ماه یکبار! و نه بیشتر

.

خب این از جدول زمانیش! میشه تو تقویم یادداش کرد که حسابش از دسمون در نره!

و اما مراحل پاکسازی یا پلینگ پوست:

مرحله اول: صورت را تمیس کنین

تو این مرحله صحبت از استفاده از شیرپاک کن  و فلان و بیسار بود. ولی نظره من اینه که پاکسازیه پوست رو بعد از یه حمومه اساسی انجام بدیم. در ضمن من خودم از صابونه پن برا شستن صورتم استفاده میکنم که خاصیتش ضد جوش بودنشه! ینی من پارسال اینموقه جوش جوشی بودم و با شروع شستن صورتم با این صابون دیه جوشای صورتم محو شدن. در ضمن هفته ای یک بار هم بهتره با مایع کلیندامایسین بعد از اینکه صورتمونو تمیس شستیم با پنبه صورتمونو کلیندامایسنی کنیم و بعد هم بشوریم سریع با اب ولرم. حواستون باشه تو چش و چارتون نره ها! الکلیه انگار! این خودش به تمیس کردنه پوست کمک میکنه. ولی اون پن رو که گفتم ! به نظرم ارایش فقط با اون تمیس میشه و لاغیر. چیای دیه رو من امتحان کردم و هیچی بهتر از پن نی.  پس چکیده این مرحله این شد که میریم حموم و صورتمونم با پن تمیس میشوریم. تازه من سفیدابم میزنم!

مرحله دوم: ماساژپوست
این مرحله یعنی ماساژ صورت چندان الزامی نیست اما اگر حوصله داشته‌ باشید، می‌تواند حسابی کمک‌کننده باشد؛چرا که این عمل باعث به جریان افتادن هر چه بهترخون در پوست شده و به صورت ،شادابی و زیبایی می‌دهد.

اغا از اینجاش به بعد یه چیزی نوشته بود تو این مرحله که من قبولش ندارم نمیدونم چرا! نوشته (( برای ماساژ دادن از روغن ماساژ یا روغن بچه می‌توانید استفاده کنید البته اگر پوستی چرب یا مستعد آکنه دارید در انتخاب روغن دقت بیشتری داشته‌ باشید؛ می‌توانید از روغنی مغذی که دارای ترکیبات قابض است، استفاده کنید. روغن فندق، گلرنگ، سبوس برنج یا روغن دانه انگور برای پوست‌های چرب مناسب است. یادتان نرود که ماساژ باید با دو انگشت بلند و بسیار آهسته انجام گیرد.))

خب مگه نه اینکه ما پوستو تمیسش میکنیم که بعد تو مراحل بعدی بخایم کثیفی ها و چربیهای باقی مونده رو از روزنه ها بکشیم بیرون؟!!! خب پس چرا بعد تمیس کردنه پوست دوباره روش روغن بمالیم؟؟؟! من این مرحله رو قبول ندارم فقط به نظرم همینجوری با دسته خالی یکم صورتمونو ماساژ بدیم که خون توش به جریان بیوفته!  اولشم که خودش گفته اجباری نیس این مرحله! خو پوستمون خون توش راه افتاد حالا بریم مرحله بعددد!

مرحله سوم : پوست را بخور دهین!

مهم‌ترین مرحله برای پاکسازی پوست بخور دادن و آماده‌سازی آن برای پاکیزگی است. به این ترتیب که داخل ظرفی 2 لیوان آب را با یک قاشق غذاخوری بابونه مخلوط کرده و روی شعله گاز بگذارید تا کاملا به جوش بیاید. سپس از روی شعله برداشته و به وسیله یک حوله که روی سر می‌اندازید صورت‌تان را 20 دقیقه بخور دهید تا کاملا منفذهای پوستی باز شده و دانه‌های سر سیاه برای بیرون آمدن از زیر پوست آماده شوند.
اگر پوستی مستعد آکنه دارید پیشنهاد می‌کنیم از گیاه شاه‌تره استفاده کنید چرا که خواص بی‌نظیری در پاکسازی پوست و پیشگیری از بروز جوش صورت و درمان آن دارد. بخور این گیاه علاوه بر خاصیت ضد جوش به داشتن پوستی شفاف و با طراوت نیز کمک می‌کند. 

من خودم بابونه و گل ختمی از عطاری گرفتم و  و با دو سه لیوان اب میزارم رو اجاق تا بجوشه و بعد که جوشید میارم و باهاش بخور میدم خودمو! خیلیم خوووفه

مرحله چهارم: کفیثی ها رو دربارین

نوشته ((در این مرحله بعضی از دانه‌های سر سیاه بزرگ را می‌توانید جلوی آینه با فشار دادن بین دو انگشت خارج کنید و حتما تا ریشه‌ای که به رنگ سفید است ادامه داده تا کاملا تخلیه شود و سپس با پنبه آغشته به الکل سفید آن را ضدعفونی کنید))  نمیدونم ولی من بازم با اینجاش مخالفم. به نظرم نباس دسکاری کنیم پوسته صورتو و حداقل من یکی که پوستم خیلی حساسه به دسکاری و بهتره که تو این مرحله از یه اسکراب استفاده کنیم برای ماساژ پوست و زدودنه کثیفی ها و لایه برداری. اسکراب یه نمونه من دارم که توی یه تیوبه و مث ژل هست و توش دون دونه. از داروخونه گرفتم و تو این مرحله بعد از بخور میزنم به صورتم و ماساژ میدم از پایین به بالا- چون از بالا به پایین بخاین صورتو بماساژین دچار افتادگی پوست میشین! یه جاییم نوشته بود میتونین تو این مرحله به جای اسکراب از سفیداب استفاده کنین. که اینم باز منطقیه به نظرم. 

برای این مرحله یه وسیله ای رو معرفی کرده که مخصوص پلینگ هس و در فروشگاه‌های لوازم آرایشی یافت میشه، ظاهرا به شکل میله‌ای هس که سر آن حلقه‌ای شکل بوده وشما می‌تونین پس از ضد عفونی کردن آن با الکل سفید با کشیدن این حلقه روی پوست از پایین به بالا چه ناحیه بینی و چه بقیه قسمت‌های دیگر صورت، تمام جوش‌های ریز سر سیاه را که توسط بخور برای بیرون آمدن آماده شده‌اند خارج سازید. هر بار که این وسیله حلقه‌ای شکل را روی پوست می‌کشید حتما با یک پنبه آغشته به الکل سفید آن را ضدغفونی کرده و دوباره کار را ادامه دهید.

من که تا حالا از این وسیله استفاده نکردم ولی شاید بخرمش. راستی برا جوشای سرسیاهه روی بینی یه چیزی هست به اسم چسب بینی که اونم بدک نیس! من چنباری استفاده کردم و از داروخونه ها و لوازم ارایشی ها میتونین بخرین. من یه بار یه بسته شش تاییشو خریدم فک کنم بیس تومن اینا. اونم برا جوشای سرسیاهه بینی بد نی. برا استفادشم اینطوریه که مماختون باس قبلش تمیس باشه و بعد بخاین از این چسب استفاده کنین. نحوه استفادشو از فروشنده بپرسین و یا رو بستشو ببینین که نوشته باشه چطور باس استف کنین.

مرحله پنجم ماسک:

پس از خارج‌سازی جوش‌های سر سیاه و زیرپوستی و جرم‌های روی پوست که حتما باید بلافاصله پس از بخور انجام شود، از ماسک‌های مختلفی میشه استفاده کرد. به نظرم توی اینترنت سرچ کنین و ببینین هر ماسکی چه خاصیتی داره و بر اساس مشکل پوستتون از ماسک مربوطه استفاده کنین. مثلا من خودم سرچیده بودم و ماسک لیمو و عسل رو برا خودم انتخابیده بودم . ماسکای دیگه هم هس مثلن ماست و جوانه گندم (یک قاشق غذاخوری ماست کم‌چرب را با یک قاشق چای‌خوری آرد جوانه گندم یا آرد نان سنگک مخلوط کنید) یا ماسک نشاسته (یک قاشق ماست کم‌چرب را با یک قاشق چای‌خوری نشاسته مخلوط کنید) و به آرامی روی پوست‌تان به حالت دورانی و ماساژ بمالید و پس از ربع ساعت با آب سرد و خنک بشویید. اگر منافذ پوستی باز دارید می‌توانید سفیده تخم‌مرغ زده شده را با ۲ قاشق سوپ‌خوری شیر بدون چربی مخلوط کنید.

باس دقت کنیم که وختی میخایم ماسکو بشوریم با اب خنک باشه تا دوباره منافذی که باز شدن بسته شن! اینم چن جا خوندم

مرحله ششم: تازه کردنه پوست

کار شما تقریبا تمام شده‌است اما ممکن است کمی پوست‌تان خشک شده ‌باشد بنابراین استفاده از کرم مرطوب‌کننده لازم است؛ یادتان باشد که کرم مرطوب‌کننده را حتما باید مناسب با نوع پوست‌تان انتخاب کنید مثلا اگر پوستی چرب دارید باید مرطوب‌کننده بدون چربی به پوست بمالید؛ یه جایی هم خوندم که نوشته بود نباس کرمی که تو این مرحله میزنین به صورت چرب باشه و باس صرفا مرطوب کننده باشه!

.

یه چیزی بگم/؟ من هفته ای دوبار سفیداب میزنم هم به صورت و هم بدنم و بدونه سفیداب اصن احساسه تمیسی نمیکنم! یه جایی نوشته بود کسایی که تو حموم سفیداب استفاده میکنن نیازی به پاکسازی پوست ندارن چون حموم بخاره خودش و سفیدابم نوعی اسکراب! این حرف تا حدوده زیادی منطقیه به نظرم ولی بهتره اینطور بگیم که یکی مث من نباس از اجرای مراحل بالا انتظاره زیادی داشته باشه که پوستش تمیس و شفاف بشه . ولی اونایی که سفیداب نمیزنن به نظرم از شش مرحله بالا خیلی نتیجه خوب و ملمووووس خاهند گرفت! چرا؟! چون امثاله ملی چرکولکای صورتشونو با سفیداب هر بار تمیس میکنن ولی شماها چی؟!  شماهایی که سفیداب نمیزنین بدانین و اگاه باشین که چرکولکای وجودتون روی هم تلمبار شده عسد!بعله!

خلاصه که من با وجودیکه سفیداب میزنم بازم بخور رو در برنامم گذاشتم چون چنباری که قبلا امتحان کردم خیلی رو پوستم احساس خنکی و شادابی کردم بعد مراحل بالا!

.

خب حالا نتیجه میگیریم که ملی باس یه دونه کرم برا صورتش بگیره که صرفا مرطوب کننده باشه و اویل فری! در مورد کرم هم فردا مطالبی که گیرم اومده رو مینویسم براتون. امیدوارم مفید بوده باشه تا اینجا. چنتا مورد دیگه هم تجارب شخصیه خودمه برا مبارزه باجوش که این زیر میارمش!

- روبالشیامونو هفته ای یه بار بشوریم و تمیس باشن!

- در طول روز به صورتمون دس نزنیم. مثلا من خیلی عادت داشتم هی دستمو میزاشتم رو صورتمو و چونم و اینا ولی سعی کردم ترکش کنم. دس کفیثه پوسته صورت حساسه و این باعث انتقاله میرکوب به پوسته صورت شده و جوش ایجاد میشه!

- همونطور که گفتم با شستن صورتتون با پن از رشد میکروبها جلوگیری میکنین ! پن رو بهش میگن صابونه پن! ولی در واقع صابون نیس و فقط شکله صابونه! و مث صابون کف میکنه. تو داروخونه ها هم موجوده و من مارک qv و یه مارک دیه که الان یادم نیس رو گرفتم و از هر دو راضی بودم . قبمتاشونم بین 20 تا سی تومن بوده و پنج ماهی هم جواب میده یه دونش.

- مقنعه هامونم زود زود بشوریم چون لبه هاش که به صورتمون میخوره اگه کفیث باشه کناره های صورتمون جوش جوشی میشه

- جوش میتونه ناشی از مشکل هورمونی هم باشه پس اگه دیدین هیچ جوری نمیشه درمونش کرد حتمن برین دکتر پوست.

-کرمای خاص و حتی ضد افتابا هم ممکنه جوش زا باشن پس اگه با قطع کردنه استفاده از یه نوع کرم دیدین جوشا رفدن بدونین که زیره سر اون کرمه بوده!

هفته ای یه بار کلیندامایسینو با پنبه بزنیم به صورتو بعد بشوریم. تمیس میکنه اونم!

دیه همینا یادم میاد!

.

پست طویلی شد؟! برا خودمم نوشتم که یادم بمونه چون همی دیروز یادم رف بعد از بخور عسل و لیمو بزارم رو پوسم ملی الزایمری! خلاصه امیدوارم پست مفیدی بوده باشه. شمام اگه چیزی میدونین و کاره موثری برا پوستتون کردین بگین تا ملی هم یاد بگیره.

.

منبع نوشت:

از سایتای زیر استفاده کردم مطالب بالا رو:

http://www.noarous.com/fa/content/4734

http://merrymiriam.persianblog.ir/post/52/

اووومددددممممم

سلاااام . ووووی چه مهر زود گذشتاااا  انگار همین دیروز بود 

.

بخاری مخاریاتونو راه انداختین؟! من امروزم روشنش کردم بعد خاب عصرگاهی. که خونه یکم گرم شه. دستام سرد بود خو! نمیخامم سرما بوخورم! تو این هیر و ویری

.

بزارین از اول بگم امروزو! یا نه بزارین از دیروز ظهر بگم! اولن که نهارم خوشمزه شده بود و خورشت به فاز داد! اسونو رژیمیه هاااا بپزین بخورین! نوووش جونتون! بعدم که خابیدم و پاشیدم و بازم یللی تللی کردم! خب همینجا قرار گذاشتم بحث مقالمو دیروز عصر بتمامم ولی اگر شما بحثه مقاله نوشتین ملی هم نوشت!  البته بعد خاب عصرگاهی یه اتفاخی گلاب به روتون تو دسشویی افتادید که بنده بر اساس توهماته وسواسیم دیه فچ کردم کفیث شدم! لذا مجبور شدم برنامه حموممو که گذاشته بودم جمعه ینی امروز منتقلش بدم به پنشمبه ینی دیروز و قبل حمومم باس دسشویی رو میشستم دیه چون بوی بیف میداد! دیه شستمش و پریدم حموم و تو حموم یه تصمیمه حیاتی گرفدم! بله! ملی هم بلده تصمیمهه حیاتی بگیره! پ چی خیال کردین؟!! تصمیمم مبنی بر مراقبت از مو و پوسته. حالا که به وزنه ایده الم رسیدم گوشه شیطون کر( اگه با پرخوریام نزنم داغون کنم دوباره خودمو البته) دیه نوبته پوست و مویه! و لذا پس از حموم پوست صورتمو اول بخور دادم و بعدم با اب خنک دوباره ابکشی کردم و ده مین بعد هم نرم کننده مالوندم به صورتش! صورته ملی! متوهم هم خودتی! بعدن ترش رفتم تو سایته نگارا ( چی نپوشیم ) و یکم مطالعه کردم. میخام کرم دور چشم و یه دونم کرم برا صورتم بگیرم برا جلوگیری از چین و چروک . اذر ماه تولده خاهر بزرگس و توخونه که بودم صوبت میکرد که میخاد به پوستش رسیدگی کنه و نمیدونه چیا بخره. میخام برا اونم خرید کنم به عنوانه هدیه تولدش پکیج مراقبت از پوست بهش بدم. حالا باس بیشتر مطالعه کنم. فعلا که هفته ای یه بار بخور دادنه پوست با گل ختمی و یه چی دیه که فک کنم یا بابونه هس یا نمیدونم چی چی رف تو برنامه!

.

صب باز برا نمازم نپاشیدم ! خدایا منو ببشخ. از فردا دیه صبحامو میخونممم قول قووول قوووووول . نمیدونم چرا روزای تعطیل تمبلیم میشه خو! دیه صب هش بود فک کنم بلند شدم . ینی هفت و نیم به بعد هی ده دقه یه بار پا میشدم ساعتو میدیدم باز خابم میبرد باز دوباره ... دیه پاشیدم و از ملی یه سوال پرسیدم: نون و پنیر میخای با انگور یا املته پرگوجه؟ میدونین چی جواب داد؟!  گزینه اول صحیح عسد! دیه چای دمیدم و صبونه دو کف دست نون سنگک با پنیره سفته محلی - که تقریبن خوشمزه نیس!!- و انگور خوریدم و یه ماگم چای روش. هااا گوجه هم قاچ کردم یه دونه! فاز میده با نون پنیر! گردو هم یکی خوردم! ای کاااااردددددد.... دیه همینا!!

.

لوپ لوپو بازیدم و رفتم سراغه مقاله. بحثو دیه تکمیل کردم تا ظهر و البته یکم داشتم گیج میزدم و یه جاهاییشو نمیدونسم چطوری جم کنم. دیه بستمش و گذاشتم که دو روز دیه دوباره یه دور بحثو بخونم و احتمالا چنتا جمله کم و زیاد کنم. ولی خب کلیتش تمومید دیگه. خداااایاااااااااااااااا یه وقت خالی برا استاد راهنمام جور کن + یکم مهر و محبته ملی که بیوفته تو دلش!! همینا فغط فعلا...قربون دستت...از همینجا پاهاتو ماچ میکنم

.

نهارمم که از دیروز اماده کرده بودم خوردم و خابیدم تا 5 . این روزا احساس میکنم خیلی عمیق به خاب میرم! نمیدونم چرا! اگه یه وخ برنگشتم بدونین رفتم تو خاب همونجا موندم! واللا!

.

بعده خاب پاشیدم  و نماز ظهرو عصرو خوندم و دو ساعت مشغوله یه کاری تو یه سایتی بودم . باس انجام میشد که شد . بعدم وضو گرفدم و نمازای اخرو خوندم و نمازش چسپید نمیدونم چرا! جاتون خالی  بعدم یه قهوه دمیدم و با یه تیکه اوچول کیک صبانه که تو قطار بهم داده بودن خوردم. برا خوردنه قهوه دیره ولی خب دلم خاس دیه! همزمان اهنگ بارونه پاییزیه سیروان خسروی رو هم پلی کردم و گوشیدم. اینم لینکش (ایناهاش) برین بگوشین و لذت ببرین. یادش بخیر پارسال همین وختا این اهنگو برا اولین بار شنیدم و یهو یادم افتاد و رفتم دوباره دانلودیدمش.

.

الانم باز تو یه سایته دیه کار دارم برم اونم سر بزنم و کارمو انجام بدم. از فردا استارت نگارش فصول پایان نامه زده میشه. با توجه به اینکه مقالات نسبتن زیادی برا نگارش مقاله هام پیدا کردم و یکمم خوندمشون لذا نگارش فصول راحت باس باشه برام. فصل یک که همون پروپوزاله تقریبن . فصله دو زمان خواهد برد. فصل سه هم باز راحت تره خیلی نسبت به دو. چهار رو هم باز یه چیایی تهیه کردمو فقط باس عاب و تابش بدم و پنج هم باز کلیتش دستمه. تا 24 ابان براش وخت گذاشتم. البته جمع اوریه داده های فاز اخر کار هم هس که براش باس برم شهرستان نزدیکه و فک کنم دیه از هفته اتی شروع شه. حالا نمیدونم نحوه جمع اوری چطور باشه؟ ایا صبحا قراره برم؟ هر روز باس برم؟ عصرا باس برم؟ همه چی بستگی به اونا داره که چطور بخان باهام راه بیان. خدا رحم کنه که یه وقت سیستم الکترونیکشون جوری نباشه که پوستم بخاد کنده شه برا جمع اوری خدایااااااااااا هلپ می پلیزززز اگین! بیچاره خدا مونده دسده ملی نمیدونه کدوم خاستشو براورد کنه.

.

اهاااااای باااارونه پاااااییزییییییییییییییییییییی........... میگم پ چرا بارونه پاییزی نیومده هنو؟؟؟؟ یادمه پارسال خوب میومداااا ...منم همیشه اهنگه بارونه شجریانو پلی میکردم میرفتم تو فاز!!  

.

در این شب جمعه ارزوی هفته بسیار شاد و پربار و پر از لحظاته گیلی ویلی براتون ارزومندمممممم. این هفته بیاین سالم تر بخوریم ! یکمم سرچ کنیم برا مراقبت از پوستمون ببینیم چی بخریم خوبه! منمم میام میگم چی میخام بخرم! عاره ...دیه برین! بوس بوس ماچ ماچ ...خدافظ

سلامتی یه نعمته بزرگه :)

سلام. روزتون خوش. پنشمبتون برگ ریزونه ی زیبا! اخره هفتتون دارچینی

.

امروز صب روم سیاه برا نماز گوشیم الارم داد و خاموشش کردم نمیدونم ساعت چن بود که با صدای زر زر پنجره چشامو وازیدم!نمیدونم چرا پنجره میلرزید! یحتمل یه ماشینه سنگینه عجیب غریبی چیزی تو کوچه روشن بوده. بعدش دوباره چشامو بستم و دیگه هشت و نیم پاشیدم. از صب که بیدار شدم دیگه هی استرس نداشتم بیام لبتابو روشن کنم. روزای پنشمبمو میخام بزارم برا یللی تللیه خوداگاهانه! خریدامو بکنم سر صبحی برم میوه فروشی و نون فروشی و یا مثلن نظافت و اینا. من اینجا خودمو برا تموم کردنه تزم جررر هم اگه بدم تا استاد راهنمام نتایج کارامو نبینه که فایده نداره! واللا! حالا نه اینکه دس از تلاش بردارمااا. کارامو طبق برنامه ای که رو وایت بردم هست پیش میبرم ولی دیگه امیدم داره برا دفاع قبل از عید نا امید میشه  همشم مقصر استاد راهنمامه. حتی یک درصد هم تقصیره خودم نیس. اگه باهام همکاریه لازم رو داشت و از سه ماه پیش به این ور فقطه فقط سه ساعت یا حتی کمتر رو مقاله هام وقت میزاشت الان جفتشونو سابمیت کرده بودم. اگه موقعیته شغلیه تهرانمو بخاطره بی خیالیاش از دس بدم هیشوخت نمیبخشمش .

.

صب صبونمو املت خوردم. بچه ها املتاتونو پرگوجه درس کنین. من پوسته دو تا گوجه رو میگیرم و با نصف قاشق روغن یا حتی کمتر میزارم رو اجاق و روشم نمک پاشی میکنم و فلفل قرمز میزنم و تفت میدم. انقدری که اب گوجه هام نقریبن- و نه کامل- تبخیر شه. بعدش یه دونه تخم بلدرچین میندازم توش و قاطی میکنم با گوجه ها و تو این مرحله هم باز یکم نمک میپاشم. راستی قبل تخم یه دونه هم فلفل درسته تند میزارم کنار گوجه های در حال پخت. تخم رو که اضاف کردم یه تیکه اوچولو هم پنیر میزارم کنار ماهیتابه که بهش حرارت بخوره- نمیزارم انقدری حرارت بخوره که پنیره عاب شه. بعد از رو اجاق ورمیدارم و نوش میکنم. خلی خوشمزه میشه

.

صب یکم با اهنگای امید جهان حرکات موزون انجامیدم و بعدش رفتم که از رو کلید زاپاس کمدم که دیروز از منشی گروهمون گرفتمش برا خودم کلید بزنم. یه جورایی مطمئنم گم نشده و یحتمل یه گوشه ای تو خونه مون تو ولایت افتیده ولی خب دیگه بیشتر از این نمیتونسم بی کمد بمونم. کلید ساز نزدیک بود. جالبه پارسال همین موقه من این کلید ساز رو دیده بودم و رفه بودم ازش یه قفل خریده بودم ولی امروز ادرسش یادم نبود!! من کلن ادرس یابیم ضعیفه خیلی. جالبه کنار کلید سازه عطاری هم بود و دیگه زین پس لازم نی برا خریده عطارانه! برم جمالزاده. یه کلیده فسقلو برام دراورد 5 تومن. از اونجام رفتم سنگک خریدم. یه دونه. پسره بیشعور اون دفه نونه بد بهم داده بود و تازه 300 تومنمو هم برنگردونده بود. امروز قیمت نونو ازش پرسیدم چون فک میکردم لابد گرون شده که 300 تامو برنگردونده. قیمتو که گف دو تومنی رو دادم بهش و گفتم دفه پیش هم قرار بود بهم 300 بدین که پول خرد نداشتین!! بعدم مث اون دفه داشت نون سرد بهم میداد. منم با اخم گفتم گرمشو میخام. برگشته میگه خانم تازس و فلان. البته واقعنم یکم گرمی داشت و معلوم بود مثلن یه ربعه پخته شده! ولی از حرصم گفتم نه خیر من داغ میخام!! بعد سادشو بهم داد و گف داغه کنجد دار نداریم. گفتم باشه! خب ساده هاشو میدونم که ارزون تر از کنجد دارشه. عوضی باس بقیه پولو  خودش اتومات بده دیگه! نداددددد!!! منم در نهایته قیافه گفتم اغا 200 تومن باس بهم بدی!!! اصنم خجالت نکشیدم...پسره لندهور! این نونواییه هر چن وخ یه بار نونواهاش عوض میشن. این سری ها ظاهرن دله دزدن! دفه دیگه دوباره نخاد بقیه پولمو بده دواش میکنم!

.

ها راستی بنا به توصیه خاهر بزرگه بخاریمو پاک کردمو و روشنش کردم. خاهری گف یه روز تعطیلی که از صب خونه ای روشنش کن. اگه وسطه هفته شب سرد بشه و شبو بخای روشن کنی و خدای نکرده نصفه شبی بخاریه طوریش شه و خفه شی ناجور میشه!! دیه بخاری رو هم قبل رفتن به بیرون یه ساعتی روشنش کردم و رفتم پشت بوم دودکششم چک کردم . ظاهرا که مشکلی نداش. شارژ این ماهمم انداختم تو صندوق!

.

برگشتم و زنگیدم الف دیدم صداش غمگینه . دعوتش کردم اسکایپ و کاشف بعمل اومد یکی از اشناهاشون یه دختره مجرده 37 سالس که سرطان سینه بدخیم داره. وای قدر نعمته سلامتیمونو بدونیم خداییش. هیچی بالاتر از سلامتی نیس....خدایا شکر و شکر و شکر بابته سلامتیه خودمونو عزیزانمون...خلاصه یک ساعت بیشتر با الف اسکایپیدم و کمی از اون حال و هوا دراومد. 12 و ربع گف صدای قاشق چنگل میاد انگار سفره انداختن برم ناهار ملت چه به موقع ناهار میخورن! اخه 12 و نیمم وخته ناهاره؟!! ناهارو باس 2 خورد! خخخخ

منم پاشدم برا خودم خورش به درست کردم که الانا دیه فک کنم امادس. بدین سان که ابتدا یه دونه پیازو خرد کردمو با گوشت چرخی و ادویه جات و بدون روغن گذاشتم رو اجاق و تفت دارم. بعد که در حد زیادی تفت داده شد رب ریختم توش و تفت دادم باز و بعدم لپه که از صب خیس داده بودمو ریختم توش و باز تفیدم! بعدن ترش روش اب ریختم و درشو گذاشتم. اومدم نمازامو خوندم و بعد نماز دیدم لپه هام پختن. دیه درب قابلمه رو باز گذاشتم که اب اضافیش تبخیر شه و به ها رو هم که قطعه قطعه کرده بودم ریختم توش. با سالاد شلغم و گوجه و ماست چکیده محلی و فلفل خواهیم زد بر رگ باشد که گوشت گردیده و بچسبد بر انجاهایی که بایسته و شایسده عست .

.

صب دوسم زنگید که بسته ای که براش ارسال کردم  رسیده و از دیدنه پاستیل خرسیا کلی ذوقیده بود!

.

پاشم نهارمو بخورم. بعدم ولگردی در نت و بعدم خاب. ولی دیه عصر سعی میکنم بحث مقاله دوم تموم شه. انشاالله! مباظبه خودتون باشین. لباس خوب بپوشین. شلغم و به بخورین و انار!  دوس داشته باشین همه رو.