ملی و حرفهای دلش

اینجا خودمم! همین

ملی و حرفهای دلش

اینجا خودمم! همین

سلام همه!

.

دیروز تا پنج تو سایت بودم و بعد شوتم کردن بیرون! کاش یه جایی بود بعد شیش میرفتم توش چون جونشو داشتم که یک ساعت بعدشم حداقل کار کنم. خلاصه که رفتم نشستم تو سالن و منتظر دوسم که بیاد با هم یکم غیبت کنیم. نیمساعتی طول کشید بیادش و غیبت کردیم تا شش و ربع ...بعدش دیه من پاشدم بند و بساطمو ورداشتم سمت خونه. بارمم سنگینه این روزاا کمردرد نشم خوبه. شاید امروز لبتابو گذاشتم تو کمدم توی دان و نبردمش خونه. چه کاریه من که شبا روش کار نمیکنم .

.

راه افتادم برم خونه که وسط محوطه دیدم این پیشی ملوس بی مسئولیته داره خودشو میماله به پله ها و معلوم بود بشدت دچار خلا عاطفی شده...منم رفتم و با پا نازش کردم و بچه همچین خودشو میمالید به کفش من که نگو! معلوم نبود چش بود! حتا گوشه کفشمو گاز گازیش کرد ...با بدبختی رفتم براش سوسیس خریدم و برا خودمم یه براونی با مغز شوکولات خریدم و سوسیسو بش دادم و راهی خونه شدم. سر راه هم باز به چنتا پیشی هر کدوم یه تیکه سوسیس دادم.... الهی بگردم سوسیسم کم بود و همشونم گشنه!

.

سر راه با اون همه وسیله رو کولم، نون بربری خریدم و جلو خودمو برا خرید نون شیرمال خوشمزه ها که از دور داشتن برام بوس میفرسادن گرفتم! خو کره توش داره و شکر! نون شیرمال ماهی یه بار! خب؟! بعدم از میوه فروشی شلیل قرمز و سفید و نارنگی ( نتونسم جلو خودم بگیرم تا آبان!!) و خیار و گوجه  و چنتا سیب دمنی و پیاز خریدم که شد 18 تومن. داشتم که حساب میکردم دو تا مرد هم این ور اون ورم منتظر بودن و اونام خرید کرده بودن...بعد هی مزه میریختن! یکیشون که با گوشه چشمم میتونسم ببینمش قشنگ مشخصا مزه پرانی میکرد به قصد خندوندنه من! چون هی مزه میپروند هی میرفت تو صورته من!! هی مزه میپروند هی میرفت تو صورت من منم دقیقن همینطوری  روبرومو نیگا میکردم! واللا!

.

رسیدم خونه و اول خریدامو شستمو جا دادم و بعدم سریع السیر حمومیدم- یه توضیحی بدم خدمت همه دوسدانی که تشیف میارن اینجا که بی نصیب و دس خالی نرن!! من وختی میگم سریع السیر حمومیدم منظورم یه حمومه بیس دقه ای عست که توش دیگه با سفیداب لیف نمیکشم!!  و فغط شامپو بدن میزنم و موهامم نمیزارم خیس شه یا اگه شد شامپو نمیزنم- خو خیالم راحت شد که منظورمو فمیدین از حموم سریع السیر  . بعدم یه چای دم کردم و با بروانی خوردم و همزمان در تلگرام چرخیدم. البته نصف براونی رو هم گذاشتم یخچال. روش نوشته بود میشه گرمش کرد و خورد و حیف که من ماکروویو ندارم. برا شامم دو تا خیار و یه گوجه رو داخل یه پیاله ماست خرد کردم و بهش دلار زدم و با یه کف دست نون بربری خوردم. اینم از این.

.

شب داشتم خواب میدیدم...خواب میدیدم که دارم یه فیلمه ترسناک میبینم. فیلمشم موضوعش اینطوریا بود که یه مکانه نفرین شده بود که هیشکی نباس میرفت توش - یه تیکه از یه رودخونه بود - ولی چن نفر رفتن توش و شروع کردن به فرو کردنه نیزه تو عاب برا شکاره فک کنم ماهی!! بعد یهو از گوشه کنار اب موجوداتی شبیه سوسمار و قورباغه و اینا سرشونو اوردن بیرون و .... همینجا بود که از خواب پریدم ! تعبیره فیلم ترسناک دیدن تو خواب چیه!؟  با موضوعه شکار در منطقه نفرین شده بیزحمت!!

یکی دو ثانیه بعدش صدای اذون اومد. اخه پنجره رو یکم باز میزارم و مسجدم نزدیکه...با خودم گفتم این دفه چندمه که من بیدار میشم و صدای اذونو میشنوم ، شایس این یه نشونس...لذا پاشدم نمازمو خوندم و بعدشم انگار دلم نمیخاست بخابم! ورداشتم سیبیلامو بند انداختم و پبشونیمو!! فک کنین اون وخته صب! بعدش دیدم اینطوری کاراییم تو روز کم میشه رفتم گرفتم خابیدم و ساعتم گذاشتم شیش و نیم. ولی سردم بودااا ...اولین احساس سرمای سال 95 امروز ثبت شد!

.

شیش و نیم بیدار شدنم فرقی به حاله زود انگشت زدنم نکرد و همون هشت و پنج دقه انگشت زدم و اومدم بالا...یه ظرفم میوه تیکه شده با خودم اوردم از خونه که یکمشو خوردم جاتون خالی! تا یک و نیم بکارم ( از مصدر کار کردن!!) بعد برم ناهار...بزار بینم نهار چیه! ....چلو جوجه کباب و مخلفات  عاخ جون!

.

وای راستی صبح سایته انار گل رو چک کردم و چقدددددر دلم از دو تا مدلش خاست. یکی مدل ماژان رو دوس داشم  و یکی هم بنه! دامن لنگی پشمی رو هم خیلی دوس داشتم همراه با کفش روناو!

http://anargol.com/

قیمتاشم خیلی خوبه من دوبار ازشون مانتو خریدم. از شعبه ولیعصر، مرکز خرید پردیس.

.

خو دیه برم زیاد حف زدم... دوستون دارم همتونو...البته با صداقت بخام بگم بعضیاتونو بشتر دوس میدارم بله درست حدس زدین اونایی که نظر میذارن و تو نظراتشون کلللللی بهم لطف دارن و کلی بهم انرژی مثبت میدن....چقد خوبه اینجااا ... چقدد خوب شد ساختمش  بای بای فعلا

نظرات 6 + ارسال نظر
ندا سه‌شنبه 6 مهر 1395 ساعت 22:23

فدات شم من اینقدر گرفتار بودم اما حتی وقتی خیلی بشدت خسته و خرد میومدم خونه نوشته های قشنگتو میخوندم. مدل من پا و دسته!!!! از آرایشگاه رفتن هیچوقت خوشم نمیاد.

اوخی ممنونم که بهم سر میزنی عسیسم

ندا دوشنبه 5 مهر 1395 ساعت 20:51

سلام عزیزم خوبی؟ عافیت باشی منم حمام بودم! راستی ملی کار منم درست شد و امروز روز اول کارم بود
منم مدل تو خودم بند میندازم!!!!!

سلام قربونت برم اتفاغن داشتم فک میکردم که ندا جونی نیسش. خدارو شکر که کارت درست شده ایشالا ب سلامتی ادامه پیدا کنه. ایول ب ما که خودمونو بند میندازیم البته مدل من مدله یه پا و گردنو دست نیستاااا! مدله دو دستیه

شبدر یکشنبه 4 مهر 1395 ساعت 23:38 http://fourleafclover.blogfa.com/

ملی جان عزیز چرا پبشی جان رو با دست ناز نمی کنی . من ناراحت میشم بچه حرمت داره .

عسیسم... اتفاغا منم خیلی خوشم میاد کله های نرمشونو با دس نوازش کنم ، خب ی وقتایی که مسیرم ی طوریه که میتونم سریع خودمو به روشویی برسونم و دستامو بشورم با دس ناز میکنم ولی ی وختایی( اغلب اوقات ) مسیرم و جایی که پیشی ها رو میبینم دسترسی ب اب برا شستن دستام ندارم و مثلا بیست مین تو راهم تا برسم خونه تا بتونم دستامو بشورم و تو راه هم به همه جام دس میزنم خب! یا مثلا نون میگیرم یا مقنعمو درست میکنم! برا همین مجبورم با پا ناز کنم که دسام کفیث نشه. بلخره اینا گربه خونگی نیسن و هزار جای کثیف میرن طفلیا .

r یکشنبه 4 مهر 1395 ساعت 21:12 http://lalyyy.blogfa.com/

واااااااااااای ملی حموم میریی شامپو نمیزنی چطور تحمل میکنی؟؟؟ من که اگر اینطوریی دوش بگیرم اصلا احساس تمیزیی نمیکنم چون اولین قسمت از بدنم که خیلی زود چرب میشه موهام هستن
خوب کاری کردی نارنگی خریدی... خیلی خوشمزس این لامصب
افرین که خودت بند میندازی...

خب من موهام خشکه r جون . ی چیزی تو مایه های سیم ظرفشویی!! رنگم که میزارم بدتر خشک میشه. هر روز بخام بشورمشون دیگه خرد میشن میریزن! حتی سرچ کردم و دیدم نوشته بودن عاب هم نباس هر روز ب موهایی مث موهای من بخوره. نارنگی خوشمزس بله قربونت برم

ماتروشکا یکشنبه 4 مهر 1395 ساعت 15:49

اونوقت حمام غیرسریع السیر شما چقد طول میکشه؟؟؟؟!!!!
دکتر...
اینهمه میگن صرفه جویی در مصرف آب...
من اگر نخوام موهام خیس بشه، پنج دقیقه؛ وگرنه بیست دقیقه طول میکشه.

حمامه غیر سریع السیر بر دو قسمه: 1-همراه با شستشوی البسه که بسته به حجم البسه 1.5 الی 2 ساعت
2- بدون شستشوی البسه : 45 دقه!
خو در طول 45 دقه که عاب همش باز نیس! بیشتر به سابیدن و صیقل انداختن میگذره !
ماتریش 5 دقه؟!! یبارکی بگو گربه شور مبکنی خودتو دیه!

شادی یکشنبه 4 مهر 1395 ساعت 14:09

سلام ملی عزیز. خسته نباشی
نوش جان ناهارت باشه.
باز که به این پیشی بی ناموسا رو دادی. نکن این کارو پر رو میشه
بس که قشنگ تعریف میکنی از این خوردنی ها،آدم دلش میخاد هااا. نون بربری و شیرمال و براونی و مممممم خیلی خوش بحالته هاااا
تصویر خونه ت و دان و محوطه و حتی پیشی ها در ذهنم نقش بسته.
اون موقع صبح نخ به دست و پا خوبه کسی ندیدتت هااا
شادی و موفقیتت آرزومه

سلام عسیسم عسیسم سلامممم دوسد دارم عاااشختم والسسسلااام
پیشی رو دوس دارم خوووو... عسیسم خو یکی از سرگرمی های من همین خوردنه البته همراه با رعایتی که میکنم . ببخش هوس کردی
ایول به شما که تصویر سازی کردی دقیقن اون موقه صبح به همین فک کردم که اگه الان یه همخونه داشتم و چشاشو وا میکردد منو تو اون وضع میدید یحتمل با خودش میگف عقل از سر این دخدره پریده!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد