ملی و حرفهای دلش

اینجا خودمم! همین

ملی و حرفهای دلش

اینجا خودمم! همین

یادداشت ٢٩٦... همه جا سرد شده گوگولی مگولی شده :)))

سلام بروبچز

وووووی دیدین چه سرد شد یهو؟ عینه زمسدونه! من امروز صب هشت و نیم بیداریدم و صبونه حاضریدم. بزرگه هم رف نون بربری تازه گرفت و با سرشیر و عسل و نیمرو محلی زدیم تو رگ روشن شیم. جاتون سبز. دیگه بعدش من سوپ شیرمو بار گذاشتم و ارایش و پیرایش نموده و رفدم پشته بومه خونمون و چنتا عسکه پاییزی گرفدم! درختای خیابون اومدن تو پشته بوم و زرد و سرخ و خوشگل موشگل شدن! با اونا عسکیدم و ١١ اینا بود زدم بیرون. از طرف مامی صد تومن برا خاهری تفلدانه گرفدم. اقلام عبارتند از ی بلوز خوشمل یقه اسکی یه شال بافت و یه جف دسکش از اینا که نوک انگشتات میزنه بیرون :))) 

رفتم یکم ظروف مسی هم دیدم. راستیتش این خاهره ما ی سماور زردکه مسی داره و من میخاستم برا کنار سماورش یه چی بگیرم.  البته خب گذاشتیمش گوشه پذیرایی و ی جورایی به اسمه خاهریه ولی به کامه هممونه. دوس داشتم برا خوده خودش ی چی بگیرم. ولی هیچی ب ذهنم نمیرسه! ارایشی بهداشتی هم همه چی داره! :/ اگه حقوق داشتم براش طلا میخریدم ولی خب اونم که تعطیلم!! 

.

تا اینجا رو قبل نهار نوشتم :) یکی از دوستای خاهری رفته بود کربلا و امروز براش سوغاتیاشو عاورده. چادر و گلاب پاش و قندون :)) خیلی باحال شد. دوستش نمیدونس فردا تولدشه! این که میگم دوستش یه خانومیه هم سن مادرمون! ولی خب یه جورایی همکاره خاهرم بوده و بازنشست شده. یه گربه هم تو خونش داره به اسم زیتون :))) علاوه از سوغاتیه کربلا یه دیس هم خرمالو و به خاهرم داده . زنگیده امروز ب خاهرم و گفده بیا بگیر سوغاتیاتو، اینم ک رفته و زنگ رو زده اول خانومه اومده پای در و بعدم زیتون از زیر پاهای خانومه کلشو عاوره بیرون و خاهرمو بو کرده :))) مردم من براش از راهه دور. حالا قراره ظرف خانومه رو ک بردیم پس بدیم منم ببره خاهری تا زیتونو ببینم . دیروزم که ارایه هاش رو داده خاهرم و اساتیدش راضی بودن. اولین ارایه های عمرش بود و خیلی ذوق زده بود که خوب ارایه داده :)) 

.

هفته پیش روزی ک کلاس تعطیل شد یه دسمال دوختم و فرداشم ی دسماله دیگه ! دوره رومیزیمو هم چرخ رفتم و روبان دوختم! ولی برا اولین تجربه غشنگ شدن! حالا باز باس ی وختی پیدا کنم و بقیشم بدوزم. میخام تا قبل رسیدنه خریدای انلاینم تموم کنم و همه رو با هم افتتاح کنم. خاهری میگه بزار برا عید افتتاح کن  ولی خب تا عید کی مونده و کی مرده! 

.

هفته پیش قرار بود از دان زنگ بزنن و خبر خوش بهم بدن که نزنگیدن! فک کنم یه حرفه اینطوری زدن ک منو امیدوار کنن فعلا.  امیدوارم ناممو هر وخت زدن وزارتخونه اونجا گیر نکنه! نگن اینو نامشو باس اسفند پارسال میزدین الان چرا زدین :/ 

.

قراره الان پاشم کیک تولد بپزونم. اسفنجی. دفه اوله میخام اسفنجی بپزم. از رو دسته وبلاگه هانی شف. معمولا رسپیهاش خوب از عاب در میان. میخام دو تا گرد بزرگ و کوچیک بپزم و بزارم رو هم بشه دو طبقه! 

صب رفتم سه تا کلاه بوقی و سه تا بادکنک و شمعه تولد هم گرفتم. یادم رف موز بگیرم برا تزیین کیک. خرده های موز و گردو میخام بریزم وسطه کیک و با خامه تزیین کنم. خامه هم گرفدم. خدا کنه بتونم با خامه گل و اینام بزنم رو کیکه. یه قیفه درب و داغون دارم تا ببینم چی میشه! 

.

کارای بالی رو چن روزه پیش نبردم. فردام تفلده و پس فردام کلاس زبان. از دوشمبه ک میشه ششم باس حسابی بیوفتم روش. اخرای اذر جلسه پروژس و باس تا اونموقه به ی جایه قابل قبولی برسونمش. دو تا مقاله خودمم ک همو شرو نکردم. زبانمم عی بدک نی پیش میبرم فقط لیسینینگ اصن کار نمیکنم و این خیلی بده. 

.

خب دیه بزارم برم. امیدوارم شما دوستان هم دلاتون خوش باشه و از شادیهای ریز ریزتون لذت ببرین... غصه های درشت که همیشه نشستن اون کنار و دارن نیگامون میکنن. ما خودمونو بهتره بزنیم ب اون راه و با شادیای ریز ریزمون مشغول باشیم :))) وقتتون خوش 

.

اولین برفه سال ٩٦ ولایت هم بارید :)))) محضه اطلاع! 

نظرات 4 + ارسال نظر
ندا شنبه 4 آذر 1396 ساعت 12:57

مرسی عزیزم من اینستا میرم اما دست راستم تمام مدت خوابه و گوشی دستم میگیرم خیلی اذیت میشم از طرفی چون دراز کشبدم از لپ تاپ نمیتونم استفاده کنم یه وبلاگی مثل مال خودت یا بزکوهی دوس دارم که مرتب پیگیری کنم و جذاب باشه
تولد خواهر بزرگه مبارکه عزیزم ان شالله سایه اش مستدام باشه

عوخیییی ... ممنون که پیگیرمی ... بزیییییی چقد رفیق بودیم چقد کناره هم خندیدیم نامرده بزی نامرررررررد
سلامت باشی ندا جون مرسی از تبریکت

ندا جمعه 3 آذر 1396 ساعت 19:59

ملی جون دستمریزاد
لطفا فردا گزازش تولد هم بنویس
این روزا حالم خوش نیست بیشتر تو رختخوابم حوصله ام خیلی سر میره
دوستان اگه کسی وبلاگ خیلللللی باحال و خوندنی میشناسه لطفا به من معرفی کنه،ممنونم

قوبونت ندا جون چشم مصور خواهد بود ایشالا
عوخیییی عسیسم ایشالا بهتر میشه حالت
ندا؟! عسیسم وبلاگ میخاد واسه خوندن خو ندا برو اینستا. شب تا صب بشینی ببینی بازم وخت کم میاری. جدی هااا بدجور عادمو معتاد میکنه. کتابای رمان هم اکه دوس داری دانلود کن بوخون. ی وبلاگی بود تانزانیای خالی، من هر وخ میخونذم میترکیدم از خنده شایس خوشت بیاد تو هم . خیلی وخته بهش سر نزدم امیدوارم سرجاش باشه. لینکای منم ببین خو! و دیگهههههه .... چیزی ب ذهنم نمیرسه

مرغ آمین جمعه 3 آذر 1396 ساعت 19:38

دلت شاد ملی جونم تولد خواهریتم مبارک

قوبونت برم... دل تو هم گرم و شاد

محمد الف جمعه 3 آذر 1396 ساعت 19:30

سلام. برف مبارک

وای سلام اقای الف... کجایین شما. خوب شد کامنتیدین. هر جا باشین خوش باشین الاهی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد