ملی و حرفهای دلش

اینجا خودمم! همین

ملی و حرفهای دلش

اینجا خودمم! همین

یادداشت 255 ... صبحه گربه ای :)

صب یه رب به 5 پاشیدم و ده مین الکی نشستم سر جام و بعدم نمازیدم و تا بخام اماده شم  و صبونه نیمرو کره ای بخورم و یه چای کهنه شد ده مین به هف. سریع اشغالامو ورداشتم و پریدم سر کوچه گذاشتمشون و د بدو سمته دان. خشبختانه 7 و 5 دقه دان بودم ولی بالی هنو نیومده بود. دیه 5 مین ایستادم تا اومد و تو این فاصله با این جینگیلی و قله بامزش اشنا شدم:

.

میبینین چه اطواری وایسیده؟! میدونسین پیشی ها گاهی علف  میجوئن! فک کنم برا هاضمشون خوبه! خلاصه یه فایده ای براشون داره! ایشونم داشتن حینه اشنایی با من علفه صبحگاهیشونو میجوییدن

.

بعدش گفدم پیشی عینه عادمیزاد وایسا یه عکسه با شخصیتی ازت بگیرم ... گف برا چیته؟ گفدم میخام به دوستام تو وبلاگ نشون بدم! اینو که گفتم راضی شد و خوشگل وایساد:

.

ازم خاس یه دونم از همین زاویه بگیرم منتها یه جوری باشه که مثلا حواسش به دوربین نیس! برا همی مماخشو کرد اون وری!! :

.

دید ول کنه ماجرا نیسم و یکم بهش برخورد! برگش گف مگه منو به بردگی گرفتی که هی میگی این ورتو بکن اون ورتو بکن هی چیلیک چیلیک عکس!! اگه خیلی مردی برو برام صبونه بگیر خانووووم! 

.

 منم ب ش گفتم رو چشمم پیشی ولی باس صب کنی تا بوفه باز شه و تو همین گفتگو ها بودیم که بالتازار اومد و من مجبور شدم پیشی  رو ترک کنم! رفتم و برگشتم تا هفت و نیم چون منشیه بالی حواسش نبوده و هفت و نیم به یکی وخت داده بود و منم گفدم اشکال نداره بالی جون من شمبه میام! دیه اومدم بیرون و از عمو بوفه ای یه شیر گرفتم با یه کاسه و صبونه پیشی و قلش رو دادم:

.

قله پیشی هم سرشو کرد بالا و ازم تشکر کرد... میبینین چشمشو؟ بهش میگن پرده سوم! چشش داره یواش یواش کور میشه...شایدم کم بینا :

.

من که کاری از دسم براش برنمیاد...البته فک کنم درمان داره ولی خب نمیشه بگیرمش و از طرفی برای دورانه نقاهته بعده عمل هم جایی ندارم نگهش دارم. چون مراقبت اساسی میخاد وگرنه عفونت میکنه و بدتر میشه. 

.

بعدم دیه اومدم بالا و یه چای ریختم و الانم برم به کارایی که بالی بهم سپرده برسم که دیره. باس به منشیه دکتره موسسه هم بزنگم.  .... روزه خوبی داشه باشین

نظرات 8 + ارسال نظر
شیدا پنج‌شنبه 26 مرداد 1396 ساعت 01:39 http://79681.blogsky.com

ملی من فکر کردم برای خوشگلی و فرق داشتن رنگ چشماش ازش عکس گرفتی، من نمیدونستم این بیماریه، چه بد ! ناراحت شدم براش:((
کاش از دستمون کاری برمیومد :((( اه .

نه شیدا جون این پلک سومه که در گربه ها شایعه و منجر به نابینایی یا کم بیناییشون میشه و با عمل جراحی به موقع درست میشه. فقط خدا کنه اون یکی چشمش سالم بمونه تنها کار اینه که بگیری و ببری بدی عمل شه و تا پایان دوره نقاهت هم رهاسازیش نکنی تا وقتی کامل حوب شه . وگرنه درمان ناقص و رهاسازیه زودهنگام تبعات خیلی بدتری براش خاهد داشت جوری که شاید اگر میذاشتیم همون ی چشمش فقط کور بشه و کاری براش نمیکردیم بهتر بود. من خودم این امکانو ندارم ک مثلا تا دو ماه درگیرش بشم تا کامل خوب شه و مطمین هم به این گروه های خیریه حیوانات زیاد نیسم چون خیلی هاشون کلاهبردارن

بهار پنج‌شنبه 26 مرداد 1396 ساعت 00:22 http://likespring.blogsky.com

اوخییییییییی چه پیشمولکی نانازیییی....ملی دعای همین حیوونای زبون بسته برای تو کافیه...حیوونایی که هیشکی به فکرشون نیست.جدی میگم بخدا...تو خیلی مهربونی...کمتر دیدم کسی رو مثل تو..
الهی به حاجت دلت برسی

عاره ناسن بهار جونی بیشتر ازین حیوونا که محتاجه من باشن، من محتاجه اونام و ارتباط باهاشون بهم حس خوب میده. و اینکه واقعن وظیفم میدونم ک بهشون برسم. هرچن زیادم نمیرسم! ولی خب عاره راس میگی و ادم هر قدم مثبتی ک برداره ( حتی برا حیوونا و گیاها) ب خودش برمیگرده
قوبونت برم عامین

شبدر چهارشنبه 25 مرداد 1396 ساعت 18:24 http://fourleafclover.blogfa.com/

امتحانش ضرر نداره یه انجمنا هم می تونی معرفی کنی اینم لینک
https://telegram.me/joinchat/DC6qnUB0yAVAK0QFUyltsw

باشه شبدر جون. مرسی نگران نباش. مامانشم دقیقن همینطوری شده بود پارسال ولی خب به زندگیه عادیش ادامه داد و این دوقلو ها رو امسال دنیا عاورد. ولی بازم باشه یه پرس و جو میکنم

تارا چهارشنبه 25 مرداد 1396 ساعت 15:36

آخی حیوونکی قل پیشی !! گناه داره چشماش اونجوری شده.
آفرین بهت ملی .....دل مهربونی داری

عاره یکی از چشاش داره روش پرده سفید میاد. حالا باز خدا رو شکر اون یکی چشش سالمه.
قوبونت وظیفمه بهشون برسم

ملیله چهارشنبه 25 مرداد 1396 ساعت 15:03

سلام یه پیشنهاد دارم برات می تونی حجم و سایز عکسها رو کم کنی تا دانلود و آپلودش وقت و هزینه کمتری برات داشته باشه بیشتر دوستای وبلاگ نویس همین کارو میکنن
با نرم افزار paintخود ویندوز به راحتی امکان پذیره وقتی گزینه ری سایز رو بزنی م حجم و هم اندازه فایل کم میشه .
پیشی های نازی بودند

سلام ملیله جون. بابا تازه ریسایز شده و شده این. اتفاغن با پینت ریسایز کردم. عاخه کوشیکتر از این کیفیتش افت میکنه خو
پیشیا همه نازن

آفرین چهارشنبه 25 مرداد 1396 ساعت 11:42

چ عکسای قشنگی
عکس اخر

اوهوم
سرنوشت محتوم اغلب حیوانات خیابانی عجین شدن با درد و رنجه متاسفانه. امیدوارم البته درد نداشته باشه زیاد... البته اینا جزو خیابونیهای خوشبختن که تو دانشکده که ماشین و ... نداره دنیا اومدن بازم شکر

زهرآ چهارشنبه 25 مرداد 1396 ساعت 11:30

وااااااای چه داستان خنده دار و سرگرم کننده ای

عاره خودمم صبحم بخیر شد جینگولا رو که دیدم

شبدر چهارشنبه 25 مرداد 1396 ساعت 09:51 http://fourleafclover.blogfa.com/

شاید با قطره ی انتی بیوتیک که بریزی چشمش درمان بشه . اینقدر بهم می ریزم این مسایل رو که می بینم . لطفا قطره جنتامایسین چشمی بگیر هر دفعه دیدیش دو قطره بریز تو چشمش . یا یه انجمن های حمایت معدفیش کن تو اینستا و تلگرام هستن

فک نکنم شبدر با قطره بشه کاریش کرد . این پلک سومه و باس عمل شه.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد